این پژوهش باهدف بررسی روابط زوجین با والدین خود و تاثیراتی که این روابط بر روابط بین زوجین می گزارد و مشکلاتی که طی آن به وجود می اید در بین زنان و مردان متاهل انجام گرفته است .زوجین به دلیل عدم آشنایی با خصوصیات رفتاری همسر خود و همچنین عدم استقلال فکری ، فضای پدر سالارانه و مادر سالارانه خانواده از والدین خود در بروز مشکلات ناشی از آن خط میگیرند و تحت تاثیر والدین خود قرار میگیرند
انجام رفتار مجرمانه به تنهای برای مجرم قلمداد کردن فاعلش کافی نمی باشد.لذا علاوه بر انجام فعل مجرمانه.احراز سوءنیت ( قصد مجرمانه ) نیز لازم می باشد.از سوی دیگر سوءنیت یا قصد مجرمانه در انجام تمام افعال مجرمانه بصورت یکسان نبوده بلکه متفاوت از همدیگر می باشد
ازدواج و زندگی زناشویی یکی از ابعاد مهم و حیاتی در زندگی انسانهاست که تأثیر عمیقی بر رفاه جامعه و سلامت فردی دارد. یکی از چالشهای جدی که ممکن است با زندگی زناشویی همراه باشد، طلاق است. آمارهای جهانی نشان میدهد که نرخ طلاق در بسیاری از جوامع در حال افزایش است. بررسی عوامل موثر بر گرایش زوجین به طلاق از اهمیت ویژهای برخوردار است و میتواند به جلب توجه به طراحی سیاستها و برنامههای پشتیبانی از زوجین و تقویت زیرساختهای اجتماعی کمک کند.
خانواده و تکالیف متقابل والدین و فرزندان نسبت به یکدیگر اساس اجتماع و به عقیده جامعه شناسان یکی از عوامل ایجاد تمدن است. رشد و پرورش افراد در خانواده پایه گذاری شده است و سلامت و سعادت جامعه بشری در گرو تربیت صحیح و استواری است که در خانواده پدید آمده است. یکی از مسایل مهم که امروزه باید بیشتر مورد مطالعه و بررسی قرار گیرد، تکالیف متقابل والدین و فرزندان در مقابل همدیگر می باشد. در این راستا والدین و فرزندان باید به حدود حقوق و تکالیف خود واقف بوده و بدانند مرز آزادی آنان در این حقوق تاکجاست؟
در جهان امروز، توسعه برای هر کشوری یک هدف است و توسعه سیاسی به معنای «افزایش ظرفیت و کارایی یک نظام سیاسی در حل و فصل تضادهای منافع فردی و جمعی، ترکیب مردمی بودن، آزادگی و تغییرات اساسی در یک جامعه»، یکی از مهمترین جنبه های توسعه به شمار می آید. در پژوهش حاضر، در پی پاسخ به این سؤال هستیم که افکار عمومی در روند توسعه سیاسی جمهوری اسلامی ایران، از چه جایگاهی برخوردار است؟
مســؤولیت جزایی اشخاص حقوقی از چالش برانگیزترین موضوعات حقوق جزایی بوده طوری که در بعضی از نظامهای کیفری پذیرفته شده و در بعضی از نظام های کیفری مورد قبول قرار نگرفته است.مسوولیت جزایی زمانی بهوجود میآید که شخص با اراده و در حالت صحت عقل و ادراک. مرتکب عملی گردد که قانون آنرا جرم شناخته باشد. این پدیــده منجــر به پیدایــش و ظهــور جرایــم جدیــدی در عرصه فعالیتهــای اجتماعی ، اقتصــادی شــده اســت. عــدم تکافــوی مجازاتهـای اداری و مدنـی در مهـار فعالیت هـای خطرنـاک اشـخاص حقوقی ، نظـام حقوقـ
تابعیت از جمله تاسیسات سیاسی با آثار حقوقی است که داخل درقانون افغانستان و در قلمرو حقوق بین الملل خصوصی و حتی حقوق بین الملل عمومی می باشد. اگرچه داشتن تابعیت لازمه برخورداری از حقوق شهروندی است لیکن بنا بر تعریف،اعطاء یا ترک تابعیت عملی حاکمیتی (سیاسی) بوده و در صلاحیت خاص هر یک از دولت ها قرار دارد که این امر با داعیه جهان شمولی حقوق بشر و همچنین ویژگی های حق،همخوانی ندارد.
سرقت تعزیری یکی از مسائیل مهم و اساسی حقوق کیفری میباشد. در این تحقیق ازروش کتاب خانه ای استفاده شده است . سرقت های تعزیری در نظام حقوقی افغانستان یکی از بخش های مهم بخش حقوق افغانستان میباشد جرم باید گفت که هرچند حقوق دانان هرکدام تعاریفی را برای این نوع جرم ارائه نموده اند؛ اما در حقوق جزای اختصاصی که مهارت شناسایی جرم را بیان می کند
جرم طیاره ربایی یا همان "هواپیما ربایی" یک عمل جنایی است که در آن افراد یا گروههای مسلح سعی دارند یک هواپیما را تصاحب کنند یا از آن کنترل پیدا کنند. این جرم معمولاً با هدفهای مختلفی انجام میشود، از جمله خودکشی، افزایش اعتبار گروه تروریستی، یا اجبار دولتی به انجام تعهدات خاص. در اقدامات علیه امنیت پرواز، افراد یا گروههای تروریستی ممکن است از انجام اقداماتی با هدفهای تخریبی یا تروریستی در هواپیماها استفاده کنند. این اقدامات میتوانند شامل حمله به سرویسهای امنیتی در فرودگاه، تروریستهایی که با
در اثر تحولات جوامع و صنعتی شدن آنها، اعمال خشونت و زور، جای خود را به ربودن خدعه آمیز مال سپرده که عواقب این جابجایی دور از تصور مالک است.امروزه فریبکاران با توسل به وسایل متقلبانه، با استفاده از خدعه و نیرنگ، بدون هیچگونه خشونتی و حتی با رضایت خود مالک، شخص مغرور را به تسلیم مال وادار می سازند. این فرایند به نوعی سابقه تاریخی فریبکاری به شمار می رود.فریبکاران در ظاهر خود را از نخبگان جامعه به شمار می آورند
قتل خطا یکی از مسائل حساس در حقوق جزایی و فقه اسلامی است که در قانون اساسی افغانستان نیز مورد توجه قرار گرفته است. تعریف دقیق و حفاظت از حقوق افراد در مواجهه با این جرم، تأثیر مهمی در اجتماع و نظام قضائی دارد. در این مقدمه، تلاش میشود تا به بررسی مفهوم قتل خطا در قانون اساسی افغانستان و نگرش فقه اسلامی نسبت به این مسئله پرداخته شود.قانون اساسی افغانستان، به عنوان نظام حقوقی پایه کشور، حقوق و آزادیهای شهروندان را تضمین کرده و در بخشهای مختلف به مواردی چون حقوق انسانی، حقوق جزایی و مسائل دینی پ
حقوق بشر، به عنوان یک ستون اصلی اخلاق حقوقی جوامع، تأثیر گذاری چشمگیری در تحولات قانونی و اجتماعی دارد. مبانی فلسفی حقوق بشر، که اصول اخلاقی این حقوق را شکل میدهند، به عنوان راهنمایی اساسی در تفسیر، تدوین، و اجرای قوانین حقوق بشر عمل میکنند. در اینجا به تأثیرات این مبانی در دو زمینه اصلی، یعنی تحولات قانونی و اجتماعی، پرداخته خواهد شد