این یک مونوگراف تکمیل بوده که دارای پرپوزل هم میباشد شما میتوانید با پیام گذاشتن در وتسپ ما آن را دریافت کنید
وتسپ:۰۷۹۹۱۱۸۸۳۱
مونوگراف به صورت تضمینی بوده که نیاز به تغیرات ندارد و قبلا دفاع و ارایه شده است
---------------------------------------------
نومونیا بیماری شایعی در طول تاریخ بشر بودهاست. علائم آن توسط بقراط (حدود ۳۷۰ قبل از میلاد - ۴۶۰ قبل از میلاد) شرح داده شدهاست. تأثیرات پرینومونیا و ریوی آن به این شرح مشاهده میشود. اگر تب شدید باشد، و اگر درد در یکی از طرفین یا هر دو طرف وجود داشته باشد، و در صورتی که با بازدم سرفه وجود داشته باشد، و خلط به رنگ زرد یا کبود باشد، یا رقیق، پر از کف، و خونی باشد، یا اگر هر ویژگی دیگری داشته باشد که غیرمعمول باشد وقتی نومونیا در اوج خود باشد، اگر شخص پاکسازی نشده باشد امکان درمان وجود ندارد، و بد است اگر وی دچار تنگی نفس باشد، و ادرار وی رقیق و بدبو باشد، و اگر عرق از گردن و سر وی خارج شود، زیرا این عرق بد است، چرا که نشاندهنده خفگی، قدرت و شدت بیماری است که دارد بر بدن چیره میشود. با این حال، بقراط نومونیا را نوعی بیماری معرفی کرده که «قدما نامگذاری کردهاند». او همچنین نتایج تخلیه جراحی آمپیما را گزارش کردهاست. عنوان کردهاست. علائم اولیه که در نومونیا رخ میدهد و هرگز غایب نیستند به شرح زیر است: تب شدید، درد ریوی پایدار در طرفین، تنفس سریع کوتاه، نبض منقطع و سرفه. این شرح بالینی کاملاً شبیه چیزی است که در کتابهای درسی مدرن آمدهاست و نشاندهنده وسعت دانش پزشکی در قرون وسطی تا قرن نوزدهم است.
ادوین کلبس اولین نفری بود که باکتری را در مجاری هوایی فردی که در سال ۱۸۷۵ از نومونیا درگذشته بود مشاهده کرد.
کار اولیه شناسایی دو علت باکتریایی شایع یعنی "استرپتوکوک نومونیاه و کلبسیلا نومونیاه توسط کارل فریدلاندر و آلبرت فرانکل در به ترتیب در سال ۱۸۸۲ و سال ۱۸۸۴ انجام شد. کار اولیه فریدلاندر، لکه گرم را بهعنوان روش آزمون آزمایشگاهی اساسی معرفی کرد که هنوز هم برای شناسایی و طبقهبندی باکتریها مورد استفاده قرار میگیرد. مقاله کریستین گرم در توصیف این روش در سال ۱۸۸۴ به افتراق این دو باکتری کمک کرد و نشان داد که نومونیا میتواند در اثر بیش از یک میکروارگانیسم ایجاد شود.
سِر ویلیام آسلر که بهعنوان «پدر طب مدرن،» شناخته میشود، از مرگ و میر و ناتوانی ناشی از نومونیا در سال ۱۹۱۸ بهعنوان «کاپیتان مردان مرگ» یاد کرد، چرا که در آن زمان بهعنوان یکی از علل عمده مرگ و میر حتی از سل پیشی گرفته بود. این عبارت در اصل توسط جان بنیان در اشاره به «سل ریوی» (سل) ابداع شده بود.
اوسلر همچنین نومونیا را «دوست مردان پیر» میخواند زیرا در زمانهای که سایر روشهای مرگ از بسیاری جهات کندتر و دردناکتر بود، مرگی اغلب سریع و بدون درد را موجب میشد.
تحولات متعددی در سالهای ۱۹۰۰ وضعیت را برای کسانی که مبتلا به نومونیا بودند، بهبود داد. ظهور پنی سیلین و آنتیبیوتیکهای دیگر، تکنیکهای جراحی مدرن، و مراقبتهای ویژه در قرن بیستم باعث شد مرگ و میر ناشی از نومونیا در کشورهای توسعه یافته با شتاب به میزان ۳۰ درصد کاهش یابد. واکسیناسیون نوزادان در برابر هموفیلوس آنفلوآنزا نوع B در سال ۱۹۸۸ آغاز شد و مدت کوتاهی پس از آن منجر به کاهش چشمگیر موارد بیماری گردید.در ۲۴ ماه نوامبر سال ۱۹۹۱ خواننده،نوازنده و ترانهسرای انگلیسی فردی مرکوری بر اثر ذات الریه ناشی از ایدز درگذشت.
واکسیناسیون در برابر استرپتوکوک نومونیاه در بزرگسالان در سال ۱۹۷۷ و در کودکان در سال ۲۰۰۰ آغاز شد، و منجر به کاهش مشابهی گردید.
طبابت نسبتاً عصری از زمان امیر عبدالرحمن خان آغاز گردید. امیر خود مبتلا به مرض نقرس بود که همیشه رنج میبرد به همین منظور دکتور انگلیسی را در خدمت دربار خویش خواست. دکتور انگلیسی برای اولین بار شفاخانه ابن سینا را بنیاد نمود؛ که مریضان بخصوص خانواده سلطنتی کارکنان رجال دولت درآنجا تداوی میگردید. سپس پسر او امیر حبیبالله طور واقعی خواست که وضع صحت را در افغانستان بهبود بخشد. امیر حبیبالله تهداب معارف و فرهنگ جدید را د ر افغانستان گذاشت که طبابت همزمان با آن قدمهای به پیشرو برداشت. امیر حبیبالله در سال ۱۹۰۲ هنگامی که کولرا و خشک سالی مردم افغانستان را تهدید مینمود دریک مجلس عام گفت که ترقی یک دولت و یک ملت بدون علم امکان ندارد. امیر حبیبالله خان در شروع سلطنت خود دو نفر دکتر هندی به نام غلام نبی و غلام محمد را به کابل استخدام نمود، که مصروف تداوی مریضان خاندان شاهی بودند. قبل از سلطنت امیر حبیبالله جراحی توسط سلمانیها به صورت غیر فنی و سنتی تطبیق میگردید. این دو نفر جراح هندی میتوانستند عملیاتهای بسیط از قبیل سنگ مثانه، کسر کت و غیره را اجرا نمایند. حسین قلی خان که از پدر شکسته بندی کسور عظمی را فرا گرفته بود، تحت نظر این دو نفر هندی تجارب بیشتر را آموخت. همان بود که یک کورس ابتدائی جراحی تحت نظر حسین قلیخان افتتاح و و در همان زمان تعداد شاگردان این کورس به چهل نفر رسید. در سال۱۲۹۰(۱۹۱۱) درمانگاه عام در کابل تأسیس گردید و توسط دکتران هندی و ترکیهای بکار انداخته شد. علاوه بر درمانگاه ملکی یک شفاخانه کوچک نظامی نیز وجود داشت که در آن هندیها کار میکردند. البته این شفاخانهها در کابل بودند و حتی برای مردم دور و نزدیک، استفاده از آن میسر نبود. در اواخر سلطنت امیر حبیبالله یک طبیب هندی به نام علی جویا خان به افغانستان استخدام شد که در حقیقت طبیب دربار و مصروف معالجه خاندان سلطنتی و دولتمندان بود. در سال۱۳۰۲ زمان سلطنت امانالله خان، مرکزی به نام «مدیریت مستقل طبیه» در کابل تأسیس شد ولی به علت کمبود امکانات و نداشتن نیروهای لازم نتوانست توسعه یابد.
در عصر نادر شاه تغیرات چشمگیری در بخش بهداشتی رونما گردید اعمار شفاخانه علیآباد، سناتوریم رفقی و تأسیس دانشگاه طب کابل یکی از دستآوردهای مهم این دوره است. همچنان تأسیس مکتب طبی معاون دکتری، مکتب کمپودری (دارو ساز)، تأسیس مکتب پرستاری و استخدام دکتران متخصص از دولت دوست ترکیه را نیز میتوان از انکشافات و اولین گام در راه احیای طبابت در افغانستان محاسبه کرد. شفاخانه علیآباد در دامنه کوه علیآباد با ۶۰۰ تختخوابی دارای بخشهای داخله جراحی، سناتوریم، جلدی، چشم، عقلی عصبی، گوش و گلو، وانتانی در سال ۱۳۱۱ افتتاح گردید؛ و برای طبقه اناث درمانگاه مستورات (میوند امروزی) با شعبات مربوط آن تأسیس گردید که بعد از تأسیس دانشکده طب به حیث شفاخانههای تدریسی و به نام موسسات صحی دانشگاه طبی فعالیت مینمود. در سال ۱۳۱۱ فاکولته طب (دانشگاه طب کابل) تأسیس شد که در کنار آن مکتب عالی دواسازی نیز درهمین سال تأسیس گردید. این دانشگاه و مکتب عالی توسط ۱۷ نفر پروفسوران ترکی و یک استاد داخلی کیمیا به نام انور علی در دارالامان که به نام دارالفنون معروف بود، مصروف تدریس شدند، که از جمله ۱۷ نفر پروفسوران ترکی ۱۱ نفر آن استادان دواسازی و رشته کیمیا بودند. اولین دسته فارغان در سال ۱۳۱۷ به تعداد هشت نفر از فاکولته طب و دو نفر از مکتب دواسازی به جامعه تقدیم شد. تا سال ۱۳۴۲ که درمانگاه بزرگ دیگر در مرکز وجود نداشت شفاخانههای علیآباد و مستورات یگانه شفاخانههای ملکی بودند که تمام مریضان را میپذیرفتند. مریضان تراوماتولوژی و ارتوپدی مانند سایر مریضان در همین دو شفا خانه تداوی میگردید. استادان، متخصصین و دکتران زیادی در این شفاخانهها تربیه و تقدیم جامعه گردیدند. در زمان نادر شاه شفاخانه میوند و مرکزی ساخته شد؛ ولی دکتران همه خارجی بودند. نهاد اصلی تعلم و تربیه طبابت در افغانستان دانشگاه طبی کابل میباشد. دانشگاه طب کابل درسال۱۳۱۱ برای اولین بار به عنوان اولین نهاد تحصیلات عالی کشور به سویه دانشکده به همکاری کشور ترکیه در شهر کابل تأسیس گردید که این همکاری الی سال ۱۳۲۴ادامه یافت. در ابتدا محل تدریس محصلین طب تعمیری واقع دارالامان انتخاب شده بود که بعداً به تعمیر لیسه حبیبیه (لیسه عایشه درانی فعلی) نقل مکان نمودند. پس از آن در محل که دانشکده شرعیات فعلی در آ ن جایگزین میباشد نقل مکان نمودند؛ که تعمیر اساسی و بنیادین فاکولته (دانشگاه) طب وقت بود. دکتر رفقی بیگ از کشور دوست ترکیه به حیث اولین رئیس این مؤسسه علمی استخدام و سپس پروفسور دکتور حسن رشاد بیگ به سمت رئیس فاکولته طب انتخاب شد؛ و به تعقیب آن پروفسور دکتر زاهدی بیگ این سمت را پیش بردند. پس از ترکها الی سال ۱۳۳۴ فرانسویها افغانستان را در پیشبرد صحت عامه همکاری مینمودند. پس از سپری شدن دوره همکاری پروفسوران فرانسوی پروفسوران افغان توانایی پیشبرد امور دانشکده طب را پیدا کرده و پوهاند دکتور فقیرمحمد شفا که به حیث کفیل ریاست دانشکده طب مقرر شد، تا اینکه در سال ۱۳۳۵ پوهاند دکتور محمد عثمان انوری به عنوان اولین رئیس فاکولته طب انتخاب و اداره دانشگاه طب به دست افغانها کاملاً انتقال یافت. درین دوره یک سلسله انکشافات و تحولاتی رونما شدکه گوشه آن فعالیتها عبارتند از ترتیب لایحه تدریسی به انجام پذیرفت، بانک خون ایجاد شد، دانشکده طب نسوان تأسیس شد، دانشکده فارمسی تحت اداره دانشگاه طب به وجود آمد، پروفسوران بیشتر برای تدریس استخدام شدند. در سال ۱۳۵۹ هجری شمسی به نام انستیتیوت دولتی طب کابل ابوعلی ابن سینا که شامل سه دانشکده به دانشکده طب معالجوی، طب اطفال و ستوماتولوژی بود، ارتقاء نمود. در سال ۱۳۸۳ ه.ش با تکمیل معیارات لازم به دانشگاه طبی کابل ارتقاء کرد. فاکولته نرسنگ در سال ۱۳۸۵ ه.ش در چوکات دانشگاه طبی کابل ایجاد شد. در سال ۱۳۸۹ ه.ش دانشکده صحت عامه جا گزین دانشکده اطفال شد. دانشکده متمم صحی در سال ۱۳۹۱ ه.ش با در نظر داشت نیازهای مبرم کشور با ایجاد دپارتمنتهای فارغ ده در چوکات دانشگاه تأسیس شد؛ که فعلاً دپارتمنتهای تکنالوژی طبی و انستیزی محصل پذیرفته و فعال میباشد. دانشگاه طبی علوم کابل در دانشکدههای چهارگانه خویش مجموعاً ۲۶۹۰ تن محصل دارد که۱۹۹۰ تن ذکور و۷۰۰تن اناث میباشند و۲۱۱ تن استاد دارد که ۱۸۹ تن ذکور و ۲۲ تن آن اناث میباشند.
به التهاب بافت ریه که یک یا دو طرف قفسه سینه را درگیر میکند و معموال در اثر عفونت ایجاد میشود پنومونی یا عفونت ریه گفته میشود. عفونت ریه ممکن است در اثر ارگانیس مهای مختلفی شامل ویروسها، باکتریها، قارچها و انگلها ایجاد شود. عالوه بر عفونتها، ممکن است در اثر استنشاق مواد شیمیایی مانند بخارهای سمی نیز التهاب ریه ایجاد شود.
اشتراکگذاری: