مبانی فلسفی حقوقی بشر
توضیحات
این یک مونوگراف تکمیل بوده که دارای پرپوزل هم میباشد شما میتوانید با پیام گذاشتن در وتسپ ما آن را دریافت کنید
وتسپ:۰۷۹۹۱۱۸۸۳۱
مونوگراف به صورت تضمینی بوده که نیاز به تغیرات ندارد و قبلا دفاع و ارایه شده است
---------------------------------------------
مقدمه
در ابتداى هزاره سوم، حجم عظیمى از قواعد حقوق بشر به برکت تلاشهاى بى وقفه سازمان ملل متحد، وارد حقوق بین الملل شده و به لحاظ حقوقى، دولتها را در قبال اجراى آن، متعهد ساخته است. فرایند بین المللى شدن حقوق بشر با تصویب و لازم الاجرا شدن منشور ملل متحد، (2منشور ملل متحد در تاریخ 26ژون 1945 به امضاء رسید و در 24 اکتبر همان سال لازم الاجرا شد)، تصویب اعلامیه جهانى حقوق بشر میثاق بین المللى حقوق مدنى و سیاسى، میثاق بین المللى حقوق اقتصادى، اجتماعى و فرهنگى و معاهدات گوناگونى که در سطح جهانى و منطقه اى مورد پذیرش دولتها قرار گرفته، به انجام رسیده است.
حال که از نظر حقوقى، این مسیر طولانى، پیموده شده، بحث از مبانى فلسفى این نظام بین المللى حقوق بشر، چه ثمرى دارد؟ آیا پرداختن به مباحث نظرى، به سستشدن وفاق جهانى در مورد ضرورت حمایت از حقوق بشر نمىانجامد؟ نمىخواهیم به تفصیل از ضرورت این بحث دفاع کنیم و به نظرات کسانى که این بحث را غیر ضرورى مىپندارند پاسخ .دهیم، بلکه به چند فایده ملموس از طرح این مباحث اکتفا مىکنیم
- این بحث چنانکه خواهیم دید، گواه آن است که حقوق بشر، موضوعى ریشه دار، اصیل و با بنیاد است و از دیدگاهها و مکاتب فکرى و فلسفى گوناگون مورد حمایت و پشتیبانى قرار دارد. هرگاه قاعدهاى حقوقى از چندین منظر مورد تایید واقع شود، استوارى و استحکام آن فزونى مىیابد.
- کارآیى و مؤثر بودن هر نظام حقوقى، در درجه اول، بستگى به این دارد که قواعد نظام از سوى تابعان آن مورد پذیرش قرار گیرد. اگر تابعان حقوق، قواعد وضع شده را منطقى، عادلانه، ضرورى یا لازم بدانند، براحتى به اجراى آن تن مىدهند و حتى در موارد تخلف، پذیراى ضمانت اجراى آن خواهند بود. بنابراین فهم توجیهات اخلاقى و عقلانى که مبناى قواعد را تشکیل مىدهد، وفادارى به قواعد و تبعیت از آنها را افزایش مىدهد. واقعیت دیگرى هم در صحنه حقوق بین الملل، بر نکته فوق تاکید بیشترى مىنهد و آن این که حقوق بین الملل - برخلاف حقوق داخلى - در جامعهاى از دولتها به اجرا در مىآید که فاقد سلسله مراتب اقتدار است و نظام سازمان یافتهاى از مکانیسم هاى رسمى ندارد تا به اجراى قواعد نظام اقدام نماید. از سوى دیگر مفهوم «اجرا» هیچگاه صرفا به معناى استفاده از قوه قهریه و نیروى انتظامى نیست بلکه «شامل تمام اقداماتى است که هدف آن ترغیب احترام ( به قواعد حقوقى است ) و براى تامین تبعیت از قواعد، صحیح و مناسب مىباشد. «در مورد حقوق بشر، ایجاد «فرهنگ اجرا»، و به عبارتى پدیدآوردن «ذهنیت مناسب » در آحاد افراد انسانى، اولین گام در اجراى آن مىباشد، چرا که اجراى قاعده هم همانند نقض آن، ابتدا در اندیشه مجریان یا متخلفان، نقش میبندد و آنگاه صورت واقعیت به خود مىگیرد.
- فهم و شناخت مبانى فلسفى حقوق بشر، در دستیابى به اصولى که شکاف هاى موجود میان عقاید و بینش هاى مختلف را پر کند، کمک مىکند و زبان مشترکى ایجاد مىکند که افراد انسانى با آن به گفتگو بنشینند و این تمرینى است ضرورى براى شناسایى جهانى اصول بین المللى حقوق بشر.
این مقاله دارای سه فصل بوده که در فصل اول مفاهیم و کلیات موضوع تحقیق معرفی صورت گرفته ، در فصل دوم تأثیر مبانی فلسفی حقوق بشر در جوامع معاصر مورد مطالعه قرار گرفته و در فصل سوم بررسی تطبیقی مبانی فلسفی حقوق بشر آمده است. در روش گرد آوری مطالب از روش کمی و کیفی صورت گرفته است؛ در این تحقیق ما در پی این هستیم که ماهیت حقوق بشر چیست؟ و در اسلام چه جایگاهی دارد؛ به بررسی گرفته شده است.
بیان مسله
حقوق بش مفهومی است عقلی که احترام بدان به عهده خود انسان و اگذار شده هرگاه به کمک تربیت اخلاقی در قلوب عموم افراد بشر جاگیرد و مورد عمل همگانی واقع شود و به صورت یک اعتقاد و سنت جهانی در آید، علت و فلسفه وجود این حقوق که به علت و جودی خود انسان وابسته است محقق میگردد.
حقوق بشر در تاریخ به گونه های مختلفی از سوی حاکمان و نظامان وقت جایگاه خود را ندمودار ساخته است، و جایگاه آن در نظام اسلام نسبت به هر ادیان دیگر به شکل بنیادین و همه جانبه در نظر گرفته شده است، نه به مفهوم امروزی که بعضی گروها سنگ بشر دوستی به سینه میکوبند وخود را از مدافعان حقوق بشر خطاب میکنند، وحقوق بشر یک وسیله برای مداخله در نظام های اسلام ساخته اند. در اخیر باید گفت که رساله حاضر به این که ماهیت حقوق بشر چیشت و در اسلام چی جایگاه دارد به آن به طور مفصل پاسخ خواهد داد.
اهمیت موضوع تحقیق
قسمی که همه ما میدانیم هر تحقیق به خودی خود دارای اهمیت به سزای میباشد، و اهمیت تحقیق کنونی به گونه ای است که طوریکه برای همه ما هویدا است دغه دغه های از سوی برخی از گروهای و حلقات مطرح میشود، که گویا بانیان حقوق بشر اند. در حالیکه اینطور هرگز نبوده و نیست، و بهترین جایگاه اسلام عزیز برای آن قائل شده است.
ضرورت تحقیق
حقوق بشر امروز از طرف غربی ها به یک آله استعمار مبدل شده است، درین برهه از زمان نیاز است که مفهوم و ماهیت حقوق بشر را به آنگونه که در نظام اسلام در نظر گرفته شده است به مردم باز گو کنیم، تا میان وسیله و مفهوم واقعی آن تفکیک به عمل آید.
سوالات اصلی
- تبارز حقوق بشر در ادوار تاریخ چگونه بوده است؟
سوالات فرعی
- جایگاه حقوق بشر در نظام اسلام چگونه است؟
- دید گاه دانشمندان غربی در باره حقوق بشر چیست؟
فرضیه
- حقوق بشر در طول تاریخ چه جایگاه را بخود اختصاص داده است.
روش تحقیق
روش تحقیق به گونه ای تحلیلی و توصیفی بوده ، و داده ها به گونه ای کتابخانه ای است و حد اکثر کوشش صورت گرفته، که اطلاعات باید از منابع دست اول مثل کتاب، مجلات، و روز نامه ها و سایت های انترنتی اخذ گردد.
پیشینه تحقیق
در کتاب، گزیده ای از موضوعات حقوق بشر: محمد صابر "انسان دوست" موضوعات حقوق بشر به گونه ای مختصر و بدون ذکر تاریخچه آن در ادوار تاریخ و بدون مقایسه آن با اسلام عزیز بحث بمیان آمده است. در حالیکه در رساله کنونی هم به شکل مقایسه و هم تبارز آن به گونه ای کامل در ادوار تاریخ ذکر شده است.
در کتاب، مقدمه ای کوتاه بر حقوق بشر، نوشته اندرو گلاپهام ترجمه دکتر مینو آقایی خوزانی هیچگاه به شکل درست جلوه های تبارز آن در طول تاریخ اشاه نشده است، فقط به جنبه های بین المللی آن توجه صورت گرفته است. در رساله کنونی علاوه بر شرح درست حقوق بشر در ادوار تاریخ مقایسه بعضی از موضوعات حقوق بشر به گونه ای مقایسه ای با اسلام نیز در نظر گرفته شده است.
در کتاب، فلسفه حقوق بشر و نقد مبانی آن، نوشته ای دکتر محمود لواسانی تنها به ذکر چند اصل اکتفا کرده است، در حالیکه رساله کنونی بر علاوه ذکر اصول به جنبه های بیشتری از پدیده های حقوق بشر هم از دید گاه اسلام و هم از از دیده گاه غربیان نیز توجه شده است.
خلاصه تحقیق
حقوق بشر، به عنوان یک ستون اصلی اخلاق حقوقی جوامع، تأثیر گذاری چشمگیری در تحولات قانونی و اجتماعی دارد. مبانی فلسفی حقوق بشر، که اصول اخلاقی این حقوق را شکل می‌دهند، به عنوان راهنمایی اساسی در تفسیر، تدوین، و اجرای قوانین حقوق بشر عمل میکنند. در اینجا به تأثیرات این مبانی در دو زمینه اصلی، یعنی تحولات قانونی و اجتماعی، پرداخته خواهد شد
اشتراک‌گذاری:
