این یک مونوگراف تکمیل بوده شما میتوانید با پیام گذاشتن به وتسپ ما آن را دریافت کنید
وتسپ:۰۷۹۹۱۱۸۸۳۱
مونوگراف به صورت تضمینی بوده که نیاز به تغیرات ندارد و قبلا دفاع شده است
---------------------------------------------
درعصر شهر یاران غزنه که دوره حکمرانی آنوها درقرن پنجم هجری میباشد.ادبیا ت چه درنظم وجه در نثر به اوج کمال خود میرسد .این پیشرفت ادب نه بود بلکه در اثر تشویق ونوازش آن ناصر بویژه دوراد مرد آن مرد دودمان اعنی محمود کبیر ومسعود ش چنانچه ذکر گردیده که مسعود درجشن مسعود خویش پنجاه هزاردرهم خانه زینتی علوم محمودی فرستاد وباقی شعراءهم از بیست هزار کمتر نیافتد همین نوازش هاا بود که عنصری ها به جهان ادب بقدیم کرد وهمین تشویق ها بود که فرخی ها ،زینتی ها عسجد ی ها سنایا، مسعود سعدسلمان ،وفردوسیها پدید آورد وگلذار ادب را چهچه هنروران پرشور ونوا ساخت وبرگهای رنگین تر بر اوراق وماءخذ ادب پارسی افزود.[1] درین دوره نتهااز حبث کمیت بلکه از جنبه کیفیت هم اوج گرفت درین آوان بود که سبک ترکستانی که اساسش را سامانیان گذاشته بودند تکامل میکند و دلیل برین مدعی همانا دیوان مدون استاد فرخی، شاهنامه فردوسی ومنوچهری میباشد. درعهد این خاندان-غزنویان –بازار قصیده سرای گرم میشد چناچه شعرایکه دراین زمان بوجود آمدند اکثراًقصیده سرای گرم میباشد .درین جا باید اشاراتی کرد که قصیده در عهد آل سامان نیز بوده ولی دوره غزنوی آنرا به درازا کشانید یعنی در اول قصیده تغزلی میکند وتشبیبی بکار میبندد ،سپس ازآن رشته کلام برگردانیده سخن رابه مدح ممدوح میرساند.وبعد به کار نامه های ممدوح مپردازند وبقصاید خاتمه میدهند یعنی مطلع دارند ومخلص ومقطعی ودرین موارد چناچه محسنات لفظی ومعنوی به کار میبندد که ذوق به هیجان وطبع راچون آهوی شوخ میر ماند.
در این دوره بود که پارسی به خود تکان داد وگربانش تا اندازه از دست زنان نازی رها نید و نثرنویسان ظهور کرد.سبکها ی مختلف به وجودآمد وبیهقی شاه کار خودراکه ازحیث روانی بیان، استحکام ترکیب وایجازی جملات بی ماننداست به جهان ادب پارسی تقدیم داشت.
دراین عهد ادبیات پارسی تمایل زیادی به اومانتیک نشانمی دهد زیرا در این دوره تمام توجه به طرف ادب وفن وادبیات معطوف است دردیگرساحه ها آن قدرها که درزمینه ادب کار نشده است.
این تجدد در ادبیات پارسی خیلی بشنده موثر افتاد زیراهمین رنسانس ادب پارسی بودکه از بعد مدت کمی با استفاده از ادب نازی بدور انداخته وما شین اولی خود را بخودی خود با مهارت بس بایسته بکار انداخت .
تمام توانیهای گذ شته را با ثر دستی عجیب فراهم آورد با فکر ملی واحساس ملی عجیب ش نمود که از آن حیرت بیاید. این دوره توانست دری از جهان محا سین وقشنگها بروی تخیل بکشاید وجاده وسعی برای ادب عصبی واحسا ساتی سلجوقیان بازو هموار کند .از نازی یان لغات جدید بگرند .جملات وعبارات متین ونوین فراهم آ ورند وازآن زبان ملی وادبیات خودرا نیک تقویت بخشند.[2]
«درکلیات سبک شانا سی اجمالا اشا ره شد که عامل اصلی و به اصطلاح» «موتور» تغیر سبک ، تغیر تحولات (اجتماعی (سیاسی،اقتصادی) است که باعث تغیر زندگی ورفتارها ودرنتجه تغیر فکر ونحودید وبرداشت میشودکه تغیر اخیر به نوبه خود در زبان- چه واژگان وچه جملات واصطلاحات وتعا بر وچه مجازوتشبه واستعاره وکنایه – به نحوی تا ثر میگزارد .
غزنویان هرچند ترک بودند وقاعده مبایست برخلاف سیره سامانیان ایرانی نژادایران دوست عمل کنند ودر نتجه سبک درزمان ایشان کلا تغیر کند اما در حقیقت تغیر عمده ای صورت نگرفت . زیرا غزنویان غلامان بودند که ازدیر باز در ایران پرورده شده وتاحدودی خوی ایرانی گرفته وبا آداب ورسوم ایران یان شده وراه رسم کشورداری را ازسامانیان آ موخته بودند ولی میتوانیم مشخصات دوره سبک غزنوی را از دوره سبک سا مان ها اختلافات است که باعث تغیرات درسبک زندگی مردم ونهایتا سبک ادبیات هم شده است .
ذیلا به چند مورد اختلاف غزنویان باسامانیان اشاره میشود.
1- غزنویان ترک بودند ونمی توانستند مانند سامانان مشوق، راستین وپرشورشفرهنگ ملی باشند به همین سبب مثلا تب شاه نامه سرای در این حد فروکش کرد مانند فردوسی که درشاه نامه به ستایش ایرانیان ونکوهش ترکان پرداخته بود مودر بی مهری قرار گرفت.
2- غزنویان نمی توانستند مانند ساما نیان برای خود جعل نسب کنند تا به حکومت خود ازاین راه جنبه مشروع ومردم پسند بدهند .توضیح اینکه بنا برآن اعتقاد کهن ایرانیان فقط کس را به شاهی میپزفتند که ازنژاد شاهان باشد وفره ایزدی داشته با شد این اشکال درعهد سلجوقی هم بود زیرا آنان هم امکان جعل نسب نداشته اند (1)«چنا چه استاد ذبیح الله صفا (تاریخ ادبیات جلدی 2 ،صفحه 98 ) مینویسند درقرون پنجم وششم یکی ازمنازعات اختلاف سنی وشیعه بود . [3]
3-اقتدار سلطان محمود وکشور گشای های او مخصوصاً حملات پی درپی او به هندوستان نیاز به تبلغات داشت چنانکه به لقب سلطان غازی داده بودند ودر نتیجه بازار مدح رونق بیشتری
یافت وروز به روز به دامنه ای اغراق افزوده شد . اغراق که دردوره سامانیان حد معقولی داشت در دورزه غزنوی از حد تعادل خارج شد .
چنانکه بعداً در عصری سلجوقی خواهیم دید به افراد گراید وهمین اغراق های گزافه بود که صله های گزاف را درپی داشت چنانکه سلطان محمود در روز عید رمضان سال 422 پنجاه هزار درهم صله به زینبی داد که با پیل به خانه اش بردند .
مقدسی جهانگرد وجغرافیا نویس عهد سامانی درالتقاسیم فی معرفه الاقالیم مینوسد :که پاد شاهان سامانی شاعران ودانشمندان را به زمین بوس وا نمیداشتند وبرای آنان احترام زیادی قایل بودند.
درسال351 هجری الپتگین سپهسالار خراسان دراثر مخالفین که درامارت منصوربن عبد الملک نشان داد مجبور بترک ان دیار گردید.اودرهمان سا ل غزنی راازتصرف ابوبکرلاویک بیرون کرد. بعدازوفات آلپتگین ابتداء پسرش اسحاق وبعداً دوسه تن دیگر ا ز امرای او به امارت رسیدند. درسال366هجری امرا به امارت سبتگین یکی ازسالارش سمت دامادی اورا نیز داشت اتفاق کردند
اشتراکگذاری: