این یک مونوگراف تکمیل بوده که دارای پرپوزل هم میباشد شما میتوانید با پیام گذاشتن در وتسپ ما آن را دریافت کنید
وتسپ:۰۷۹۹۱۱۸۸۳۱
مونوگراف به صورت تضمینی بوده که نیاز به تغیرات ندارد و قبلا دفاع و ارایه شده است
---------------------------------------------
فصل اول
کلیات تحقیق
1-1. مقدمه
معارف در حقیقت ستون فقرات و عامل اصلی پیشرفت یک نظام اجتماعی و یک ملت می باشد. هرگاه نظام معارف یک کشور بر اساس برنامه ریزی دقیق و مدیریت قوی باشد، میتواند نوید بخش و بشارتگر آینده ی روشن و تابناک باشد. اهمیت علم و دانش برای هر انسان اعم از باسواد و تحصیل کرده و اعم از بیسواد و امی واضح و اظهر من الشمس است. در اهمیت علم همین بس که اقتدار سیاسی، نظامی، اقتصادی، اجتماعی.... هرملت وابسته به دانش و علم نافع آن ملت است. هرملتی که دارای دانش و فهم درست باشد، میتواند که درکاروان تمدن، تعالی و پیشرفت بشریت جایگاهی کسب کند و در غیرآن چاره جز تبعیت از ملت های دانش آموخته ندارد. چه زیباست سخن نجم: " اساس غلبه و استیلای فکری براجتهاد فکری و تحقیق علمی استوار است، ملت هایکه دراین مسیر قدم بگذارند رهبری جهان را بدست میگیرند، اما ملت هایکه در این وادی عقب بمانند چاره ای جز تقلید ندارند."
حالا سوال اینجاست که بدون در نظرداشت معارف ملت ها میتوانند که صاحب دانش شوند؟؟ آیا معارف بدون برنامه ریزی دقیق میتواند که پایه و اساس ترقی و تعالی یک ملت را بنیان گذاری کند؟؟ آموختن دانش بدون نظرگرفتن معارف حتی قابل تصور هم نیست. به هیچوجه سخن اغراق آمیز نخواهد که بگوییم که بدون معارف برای یک ملت دانش هم وجود ندارد، چونکه متولی تربیه و آموزش نسل جوان هرکشور و هرملت معارف آن کشور است. اهمیت معارف در حقیقت اگر نگوییم مساوی، کمتر هم نیست از اهمیت ارتش و نیروی مسلح یک کشور برای محافظت از کشور. زیرا نیروی مسلح هر کشور حافظ حریم و معارف پاسبان ارزش های یک کشور است. به قول هاتف اصفهانی " سخن کوته که ازهرداستانی اختصار احسن" سخن را بدرازا نمی کشیم که هرقدر از اهمیت علم بگوییم کم گفتیم.
علم و دانش و پیوستگی آن با معارف چون پیوند دو روی سکه است. در حقیقت امر معارف سوق دهنده دانش به مسیر درست و صحیح آن می باشد. بادرک این موضوع و با اجازه وراهنمایی های فرهیخته گرامی استاد عادل صاحب میخواهم در مورد کارکرد های و به ویژه در مورد خصوصی سازی بخش های از معارف در چند سال اخیر میخواهم تحقیقی را انجام دهم.
1-2. بیان مسئله و تبیین موضوع
معارف افغانستان با بنیان گذاشته شدن لیسه عالی حبیبیه درزمان امیرحبیب الله خان شروع به فعالیت نمود. معارف افغانستان مثل نهاد های دیگر مثل بانک، شفاخانه و غیره از همان آغاز دولتی بوده و دولت خود را مکلف و متعهد به ارائه خدمات رایگان میدانست. سلسله فعالیت های معارف از آن تاریخ شروع شده بود افتان و خیزان با سپری نمودن فراز و فرود های زیاد به پیش میرفت. دولت های وقت نیز در حد توان و در حد علاقه به معارف و پیشرفت افغانستان معارف را گسترش میدادند.
با بوجود آمدن تحولات 1381 در تمام عرصه های زنده گی اجتماعی، فرهنگی و سیاسی، این تحولات باعث بوجود آمدن تغییرات در معارف افغانستان هم شد. رییس دولت انتقالی وقت طی فرمانی اجازه داد که لیسه ها و مکاتب در افغانستان می توانند که به شکل خصوصی هم فعالیت نمایند. در اثر این فرمان لیسه های خصوصی زیادی روی کار آمدند، تعدادی از آن لیسه ها همچنان با کامیابی به پیش میروند مانند: هیواد، آینده سازان و تعدادی نیز با پرونده سیاه از فعالیت باز ماندند مانند لیسه خصوصی ریاض.
هدف این تحقیق، بررسی روابط بین خصوصی سازی معارف و تاثیرات اقتصادی آن در افغانستان با مطالعه موردی هرات میباشد. این تحقیق به دنبال آن بود تا تاثیر خصوصی سازی و تاثیرات اقتصادی آن در افغانستان را مورد مطالعه قرار دهد. به منظور نیل به این هدف، در فصل اول، اهمیت و ضرورت مسئله و فرضیه های تحقیق بیان گردید. فصل دوم ادبیات موضوع و فعالیت های انجام شده مورد بررسی قرار گرفته است.
اشتراکگذاری: