این یک مونوگراف تکمیل بوده که دارای پرپوزل هم میباشد شما میتوانید با پیام گذاشتن در وتسپ ما آن را دریافت کنید
وتسپ:۰۷۹۹۱۱۸۸۳۱
مونوگراف به صورت تضمینی بوده که نیاز به تغیرات ندارد و قبلا دفاع و ارایه شده است
بررسی مقام زن در ادبیات فارسی
حضور زن در جامعه، در نقش مادري و معشوقگی، در ادبیات بازتاب گستردهاي دارد و از این دیـدگاه گاهی بر مرد برتري یافته است. اگر چه ادبیات فارسی وعربی، ادبیات مردانه است اما شاعران گاه به ناچار و از روي بیمیلی، در برابر زنانی که در طول تاریخ برتري خود را ثابت کردهاند، زبان به تحسین گشوده- اند. به گفته متنبی مؤنث بودن عیب نیست، چنانکه نه مونث بودنِ نامِ «شمس» بـراي خورشـید عیـب 1 است ونه مذکّر بودنِ نامِ «هلال» براي ماه افتخار . درباره زن ممدوح نیز میگوید اگرچه او زن آفریـده 2 شده، ولی چنان بزرگوار آفریده شده که پندار و کردارش زنانه نیست. متنبـی زنـانِ ممـدوح خـود را بـه 3 خاطر ویژگیهاي والاي انسانی برتر از مردان معرفی میکند. موارد بسیاري در اشعار سعدي وجود دارد که مرد را برتر از زن معرفـی کـرده اسـت وایـن از لحـاظ جامعهشناسی، به دیدگاه عامۀ مردم روزگار سعدي بر میگردد. اما شواهدي هـ م وجـود دارد کـه او زن را 4 برتر معرفی میکند قبیلهاش به حرمت پدر او را نکشتند. ولی او راضی نشد خود زنده بماند و افـراد قبیلـه اش کشـته شـوند و . در داستانی از جوانمردي دخترِ حاتم طایی میگوید که در هنگام شکسـت خـوردن 5 بدین ترتیب آنها را نیز از مرگ نجات داد(ناصح ، ۱۳۸۱ : ۱۲).
در طول تاریخ زنان بسیاري در میدانها دوشادوش مردان جنگیده ومقاومـت کـرده انـد . «هـر چنـد اسلام با حضور زنان به عنوان رزمنده مخالف است، اما در مواردي که این اقدام به منظـور دفـاع از جـان خویش یا دفاع از وجود مبارك پیامبر اسلام(ص) انجام میگرفته، مخالفتی ابراز نشده است. . حضور زن درجنگ به دو صورت بوده است: یا خود فعالانه و همـراه مـردان شـرکت داشتند یا به همراهی خانوادههاي مبارزان در کجاوهها بودند. این زنان در صورت پیروزي عـزت واحتـرام داشتند و درصورت شکست اسیر میشدند. متنبی حضور زنان را در میدان جنگ وصف کرده است. آنهـا در حالی که از روي خون کشتگان میدان میگذرند، به دلیل پیروزي مبارزانشان آسیبی ندیدهاند. چنانکه گفته شد، در احکام اسلامی جنگیدن براي زنان واجب نیست. این موضوع باعث حقـارت زن در برابر کرامت مرد نمیشود، اما در عرف اجتماعی و در ادبیات فارسی بر ضعف و حقـارت زنـان دلالـت میکند. بدینگونه که جنگیدن با دشمنان از افتخارات مردان است و مردي که توانـایی جنگیـدن نـدارد، 7 باید حقارت زنانگی را تحمل کند در جنگیدن را با زنان مقایسه کرده است. البته متنبی در هجو افراد مورد نظـرش چنـین مـوردي را بیـان . انعکاس این مسأله در آثار سعدي بیشتر است. سعدي مـردان نـاتوان نکرده است. حال زیبا رویانی که درمیدان جنگ مورد حمله قرار گرفته و سر برهنه و پا برهنه، مضطرب و نگران به این طرف و آن طرف میرفتند و دست آخر اسیر میشـدند، بـراي سـعدي گـران و ناخوشـایند است(فروغی، ۱۳۸۵ : ۸۸).
مقام مادر، از مقدسترین مفاهیمی است که در اشعار شاعران وجود دارد. متنبی نیز با وجود ایـن کـه در کودکی از نعمت مادر محروم بوده، هنگامی که به زندان میافتد، از مادر سخن به میـان مـی آورد و از 9 فراق او مینالد. براي مادر بزرگش که حق مادري بر او داشته، احترام زیادي قائل بوده، به او نیز هماننـد مادر ارج میگذاشت. زیرا پس از مرگ مادر، عهده دار تربیت متنبی بوده است. از دیدگاه سعدي مادر بسیار محترم است و به پاس زحمات بی منّت او در دوران کودکی، باید قدر او را دانست. حکایت جوانی که زحمات مادر را فراموش کرده، شاید حکایت زندگی خـود سـعدي باشـد کـه روزي بانگ بر او زده، دلش را آزرد و مادرش دوران کودکی و ضعف و نیاز او را بـرایش یـادآوري کـرد. متنبی در اشعار خود به دشنام سعدي دشنام دادن به مادر را جایز نمیشمارد و از آن برحذر میدارد. دادن مادرِ خصم رغبت نشان میدهد. زمانی که به هجو عدهاي از ناکسـان روزگـار خـود (ماننـد وردان ، فاتک ، ابن کیغلغ) میپردازد. براي بدنام کردن آنها به سراغ مادر و زنشـان مـی رود و از فسـق و فجـور آنها سخن می گوید.یکی از وظایف مهمِ مادر، به دنیا آوردن فرزند میباشد که متنبی در تعدادي از ابیات خود به آن اشاره کرده است. سعدي نیز به دنیا آوردن و پرورش فرزند را از نقشهاي مهم مادر میداند(ناصح ، ۱۳۸۱ : ۱۲).
یکی از برجسته ترین نقشهاي زن، حضور او در مقام معشوقی است. از آنجـا کـه مسـألۀ هجـران و وصال معشوق از مضامین پر بسامد موضوع عشق است، شاعران همواره از جدایی بین عاشـق و معشـوق داستانها سرودهاند و روزهاي جدایی را طولانیترین و بدترین روزها نامیدهاند. متنبـی تکـرار روز وداع ر ا «شب وصل» و «شب هجر» کنایه از کامیابی و ناکامی در وصال آرزو کرده، از جدایی بیزاري میجوید. به معشوق است. متنبی این ناکامی را طولانی میداند. در غزلیات سعدي، دوري و جدایی از معشوق نتیجه سفر عاشق یا معشوق است، یا غالباً به دلیل نـاز و بیاعتنایی معشوق ، یا قهر و خشم ، یا بریدن اوست. در این میان صبر و تحمل سعدي بسیار کم است، اما چارهاي جز آن ندارد. شب فراق، شبی دراز و دردناك است که گویی صبحی از پی آن نمیآید. پس از ایام جدایی طولانی، زمان کوتاه وصال براي عاشق آرزومند و مشـتاق ، غنیمـت اسـت . وقتـی وصال فرا میرسد دردها درمان شده و پزشک به کار نمیآید(همان ، ۱۳۸۱ : ۱۶).
متنبی و سعدي زنان را به رعایت حجاب دعوت کرده ، زن پوشیده و باحجاب را ستودهانـد و از بـی - حجابی انتقاد کردهاند. به نظر آنها حجاب از انحرافات اخلاقی زیادي جلـوگیري مـی کنـد . (دربـاره نظـر سعدي رجوع شود به ذیل درباره زن محجوب میگوید: «تو هرگز ندیدي مردمان بر متنبـی بـراي حجـاب او چشم افکنند. پس آیا به دیدگان ستارگان در نظر کردن به او رشک بـردي؟ اهمیت زیادي قائل است(فروغی، ۱۳۸۵ : ۸۹).
حیا به عنوان یکی از امتیازات زن، در ادبیات عرب و فارسی انعکاس گستردهاي دارد. متنبی زنـان بـا متنبی در رثاي مادر سیفالدوله از ذکر سـتر شرم و حیا را پرهیزگار و با شکوه و هیبت توصیف میکند. و عفاف او غافل نمیشودو پاکدامنی را به آب روان تشبیه میکنـد(همان، ۱۳۸۵ : ۹۰).
سعدي در بوستان، زنان را به داشتن حیا و پاکدامنی و حفظ آبرو توصیه مـی کنـد و بـی حفـاظی و 25 روي خوش نشان دادن به نامحرمان را از صفات منفی زنان بر میشمارد. سعدي معتقد است زن باحجاب زندگی را بر شوهرش بهشت میسازد، هم چنان که بیحجابی زن بر وي در حکایتهاي خود زنان را گاهی مسـتوره و گـاهی سرپوشـیدگان ضعف شوهرش دلالت میکند. حرم نام میبرد و از اصطلاحاتی چون مقنعه، معجر، روسري، نقاب و برقع استفاده مـی کنـد . او در بخـش مواعظ، داستانی درباره ابراهیم خواص و ملاقات او با دختر ملک که به دیوانگی دچار شده بود نقل می- کند. زمانی که ابراهیم خواص را پیش دختر بردند دختر، کنیزك را گفت: مقنعه را بیاور تا خود را بپوشـم(ناصح ، ۱۳۸۱ : ۲۲) .
پیرامون جایگاه زن در متون مختلف سخن فراوان گفته شده است و میدان گفتگو در این موضوع گسترده است ازآنجایی که سیمای زن در آثار ادبی جلوه روشن تری نسبت به سایر علوم دارد بررسی اشعار و متون ادبی و داستانهای مختلف می تواند فرایند دگرگونی سیمای زن را بهتر در مسیر تاریخ نشان دهد.با مطالعه آثار بزرگان ونگاه اجمالی بر دیدگاه اسلام روشن میشود که مهمترین نقشهای زنان، نقش مادری و تربیت فرزند است با مطالعه اکثر آثار این ایده استنباط میشود که وضیعت اجتماعی زنان در جان در طول دوره های مختلف تاریخی-فرهنگی متف
اشتراکگذاری: