این یک مونوگراف تکمیل بوده که دارای پرپوزل هم میباشد شما میتوانید با پیام گذاشتن در وتسپ ما آن را دریافت کنید
وتسپ:۰۷۹۹۱۱۸۸۳۱
مونوگراف به صورت تضمینی بوده که نیاز به تغیرات ندارد و قبلا دفاع و ارایه شده است
---------------------------------------------
قضاوت یکی از ارکان بنیادین در تأمین عدالت و امنیت اجتماعی است. نقش قاضی به عنوان تصمیم گیرنده نهایی در حل و فصل دعاوی و اختلافات، اهمیت ویژهای دارد. در فقه اسلامی، قضاوت با توجه به جایگاه معنوی و اجتماعی آن، دارای شرایط و ضوابط مشخصی است. علمای فقه اسلامی همواره بر لزوم داشتن شرایط خاص برای قاضی تأکید کرده اند که شامل ویژگی های اخلاقی، علمی، و معنوی می شود. این شرایط به منظور تضمین عدالت، بیطرفی، و شفافیت در روند قضاوت طراحی شده اند.در افغانستان، نظام حقوقی متأثر از آموزه های اسلامی و قوانین مدرن است. قوانین اساسی و سایر قوانین مرتبط به وضوح شرایط قاضی را تعیین کرده اند، اما چالشهایی در زمینه تطابق این شرایط با اصول فقهی وجود دارد. برخی از این چالشها شامل اختلافات در تفسیر معیار های علمی و اخلاقی، شیوههای انتصاب قاضی، و نقش قاضی در اجرای عدالت در چارچوب حقوق بشر و قوانین بینالمللی است. با توجه به اهمیت این موضوع، این تحقیق به دنبال بررسی و تحلیل شرایط قاضی در فقه اسلامی و مقایسه آن با شرایط قاضی در حقوق افغانستان است. مسأله اصلی این است که آیا شرایط قاضی در حقوق افغانستان بطور کامل با اصول فقه اسلامی هماهنگی دارد؟ و اگر چنین است، چه تفاوتها و شباهت های بین این دو نظام وجود دارد و چگونه میتوان از این مقایسه برای بهبود سیستم قضایی افغانستان استفاده کرد؟
۱. بررسی دقیق شرایط و ویژگی های مورد نیاز برای تصدی مقام قضاوت بر اساس منابع فقهی.
۲. بررسی و تحلیل شرایط قاضی در نظام حقوقی افغانستان و چگونگی انطباق آن با اصول فقه اسلامی.
۳. بررسی ارتقاء دانش و آگاهی عمومی در مورد شرایط قضاوت و اهمیت آن در تأمین عدالت اجتماعی.
پرسش محوری و اساسی اين است که: نگرش فقه اسلامی و حقوق افغانستان نسبت به شرایط قاضی چيست؟ و مهمترين وجوه افتراق و اشتراک آن کدام است؟
۲: سوالات فرعی
با توجه به تعريف مسئله و بيان سؤالهاي تحقيق، فرضيات زير به عنوان خط سير پژوهش ارائه میشود تا مورد تجزيه و تحليل قرارگرفته و نتايج نهايي تحقيق روشن گردد:
موضوع قضاوت و شرایط قاضی از دیرباز در نظام های حقوقی و فقهی به عنوان یکی از ارکان اصلی تأمین عدالت در جامعه مطرح بوده است. اهمیت این موضوع به دلایل متعددی در فقه اسلامی و حقوق مدرن، از جمله حقوق افغانستان، برجسته است.
اولین اهمیت این تحقیق در شناخت جایگاه قاضی در فقه اسلامی و حقوق افغانستان نهفته است. قاضی به عنوان نماینده اجرای عدالت در نظام قضایی، نقش حیاتی در تضمین انصاف و رفع ظلم ایفا میکند. لذا شرایط و معیار های که برای تصدی این مقام در نظر گرفته میشود، از اهمیت ویژهای برخوردار است؛ چراکه از طریق رعایت این شرایط، قاضی می تواند با بیطرفی، دقت و درایت به حل و فصل دعاوی بپردازد.
دومین اهمیت این تحقیق در بررسی تطبیقی شرایط قضاوت در فقه اسلامی و نظام حقوقی افغانستان است. افغانستان کشوری با اکثریت مسلمان است و قوانین آن، از جمله در بخش قضاوت، به شدت از آموزه های اسلامی تأثیر پذیرفته است. با این حال، تطبیق اصول فقهی با قوانین مدرن و چالشهای حقوقی معاصر نیازمند پژوهش دقیق است. این مطالعه میتواند به تحلیل نقاط قوت و ضعف این تطابق کمک کند.
سومین اهمیت این موضوع در ارائه راهکار های برای بهبود نظام قضایی افغانستان است. بررسی دقیق و علمی شرایط قاضی در دو نظام فقهی و حقوقی، امکان اصلاح و تقویت معیار های انتخاب قاضی و افزایش کارایی و شفافیت در سیستم قضایی را فراهم میکند. همچنین، این تحقیق میتواند به اصلاحات لازم برای تطابق بیشتر قوانین افغانستان با اصول اسلامی و حقوق بینالملل کمک نماید.
موضوع شرایط قاضی در فقه اسلامی و حقوق افغانسان در فقه اسلامی و حقوق افغانستان بعضاً مورد توجه قرار گرفته و آثاری نيز در قالب کتاب، مقاله و پايان نامه، به رشته تحرير در آمده که تا اندازه بر اين نوشتار تأثير، و در آن بازتاب داشته است. در اين ميان میتوان به کتاب ها، پايان نامه هاي فوق لیسانس ودکتري ذيل اشاره نمود:
1. احمدی، ۱۳۹۷: در پژوهشی با عنوان "شرایط قضاوت در فقه امامیه" به بررسی معیار های لازم برای تصدی مقام قضاوت از دیدگاه فقه امامیه پرداخته است. در این تحقیق، معیارهای اخلاقی، علمی، و شخصیتی قاضی از منظر فقه اسلامی تشریح شده و همچنین تطبیق این شرایط با نظام حقوقی کشور های اسلامی مورد تحلیل قرار گرفته است. نتایج تحقیق نشان می دهد که شرایط قاضی در فقه اسلامی به ویژه در فقه امامیه بسیار جامع و دقیق بوده و نیاز به اصلاحاتی برای هماهنگی با شرایط حقوقی معاصر وجود دارد.
2. حسینی، ۱۳۹۹: در پژوهش خود با عنوان "نقش و جایگاه قاضی در حقوق اسلامی و تطبیق آن با نظام حقوقی افغانستان" به مقایسه تطبیقی شرایط قاضی در فقه اسلامی و حقوق افغانستان پرداخته است. این تحقیق ضمن تحلیل عمیق اصول فقهی مرتبط با قضاوت، به بررسی انطباق این اصول با قوانین حقوقی افغانستان پرداخته و تأثیر آموزه های اسلامی بر نظام حقوقی کشور را بررسی کرده است. نتایج این پژوهش نشان میدهد که در برخی موارد، تفاوت های در تفسیر شرایط قضاوت در فقه و حقوق افغانستان وجود دارد که نیازمند بازنگری و تطبیق بهتر است.
روش مطالعه در اين نوشتار روش تحليلی ، توصيفی است. براي انجام اين مهم، ابتدا به منابع فقی مراجعه نموده و سپس قوانين افغانستان در موضوع شرایط قاضی توصيف و تشريح قرار گرفته و سپس با تجزيه و تحليل منابع فقهی و حقوقی مزبور، نقاط قوت و ضعف آنها استنتاج گرديده و نهايتاً راهکار متناسب پيشنهاد ميشود.
شيوه گرد آوری مطالب نيز کتابخانهای میباشد و منابع انتشار يافته در محيط نرم افزاری، فقه اسلامی، قوانين موضوعه بهره گرفته شده است. و همچنين استفاده از داده های اساتيد محترم در طول دوران تحصيل لیسانس در نگارش اين مونوگراف بکار گرفته شده است.
پژوهش حاضر بطور جامع به بررسی تطبیقی شرایط قاضی در فقه اسلامی و حقوق افغانستان میپردازد که کمتر در تحقیقات قبلی به این عمق و جزئیات مورد توجه قرار گرفته است. در حالی که بسیاری از پژوهشها به تحلیل شرایط قضاوت در یکی از این دو نظام پرداخته اند، این مطالعه با رویکردی تطبیقی، تفاوتها و شباهت های این دو نظام را به صورت هم زمان بررسی میکند.
تحقیق در باره شرایط قاضی در فقه اسلامی و حقوق افغانستان با چالشهای مواجه است که میتواند بر فرایند پژوهش تأثیر بگذارد. یکی از مشکلات عمده، کمبود منابع معتبر به زبان فارسی یا پشتو و اختلاف در تفسیر متون فقهی و حقوقی است. تنوع در دیدگاه های فقهی میان مذاهب مختلف اسلامی و تفاوت آنها با قوانین مدنی و جزایی افغانستان نیز بر پیچیدگی موضوع می افزاید. علاوه بر این، تأثیر عرف و عنعنات محلی در مناطق مختلف افغانستان و نبود آمار یا داده های دقیق درباره عملکرد قضات، چالشهای بیشتری ایجاد میکند. از طرفی، برخی مفاهیم مانند عدالت و شایستگی اخلاقی تعاریف متفاوتی دارند که تحلیل دقیق و شفاف سازی آنها ضروری است. در نهایت، نقص در اجرای کامل قوانین و تأثیر عوامل سیاسی و فرهنگی بر سیستم قضائی کشور نیز میتواند به محدودیت های در استنتاج نتایج تحقیق منجر شود.
تحقیق در مورد شرایط قاضی در فقه اسلامی و حقوق افغانستان کاربرد های گستردهای دارد که میتواند در ارتقای نظام قضائی و گسترش دانش حقوقی مؤثر باشد. این تحقیق با ارائه مبانی علمی و فقهی، به توسعه فهم حقوقی و فقهی دانشجویان و پژوهشگران کمک کرده و میتواند مبنای برای اصلاح قوانین و بهبود عملکرد قضات در افغانستان فراهم کند. همچنین، تأکید بر اصولی همچون عدالت، بیطرفی و شایستگی اخلاقی قاضی، به تقویت اعتماد عمومی به نظام قضائی و تضمین عدالت اجتماعی کمک میکند. از سوی دیگر، این پژوهش میتواند به تدوین قوانین دقیقتر، تطبیق بهتر شریعت اسلامی با حقوق مدرن، و تعاملات بینالمللی حقوقی نیز یاری رساند و نقش مؤثری در افزایش آگاهی عمومی و شفافیت در امور قضائی داشته باشد.
برای بررسی مسئله اصلي وطرح پاسخ پرسش های فرعی ياد شده، مطالب اين نوشتار در يک مقدمه، سه فصل و يک خاتمه طراحی و تنظيم گرديده است:
فصل نخست به مطالعه مباحث نظری و تئوريک پژوهش اختصاص يافته و تلاش میکند تا ضمن توضيح مفاهيم و شناسايی موضوع، چارچوب نظری نوشتار را پی ريزی نمايد. مطالب اين فصل ضمن سه مبحث مجزا مطرح میشود. در مبحث نخست به توضيح شرایط قضاوت در فقه اسلامی و حقوق افغانستان پرداخته و در صدد است تا مفاهيم کليدی اين نظريه، عناصر ودقايق، وبالاخره اجزای سازنده آن را توضيح دهد. در مبحث های دوم و سوم به ترتيب پيشنه و سير تحولات تاريخی و مبانی نظری جرم انگاری آن مورد مطالعه و بررسی قرار ميگيرد. در فصل دوم موضوع شرایط قاضی در فقه اسلامی مورد بحث قرار گرفته که دارای سه مبحث بوده که هر مبحث دارای چندین گفتار است که در مجموع تعداد گفتار ها سیزده گفتار میشود ، درفصل سوم شرایط قاضی در حقوق افغانستان مورد بحث قرار گرفته که دارای سه مبحث بوده که هر مبحث دارای چندین گفتار و عنوان های فرعی بوده که در مجموع تعداد گفتار ها دوازه گفتار میباشد.
این مونوگراف به بررسی شرایط قاضی در فقه اسلامی و حقوق افغانستان میپردازد. در فقه اسلامی، قاضی به عنوان شخصی با جایگاه و مسئولیت ویژه در تأمین عدالت و قضاوت شناخته میشود. از این رو، داشتن شرایط مشخص اخلاقی، علمی و معنوی برای تصدی این مسئولیت اهمیت فراوانی دارد. در این تحقیق، شرایط قاضی در فقه اسلامی بر اساس نظرات علمای مختلف تحلیل شده و به بررسی تطبیقی این شرایط با حقوق افغانستان پرداخته می شود.
اشتراکگذاری: