این یک مونوگراف تکمیل بوده که دارای پرپوزل هم میباشد شما میتوانید با پیام گذاشتن در وتسپ ما آن را دریافت کنید
وتسپ:۰۷۹۹۱۱۸۸۳۱
مونوگراف به صورت تضمینی بوده که نیاز به تغیرات ندارد و قبلا دفاع و ارایه شده است
---------------------------------------------
نقش صنعت در توسعه اقتصادی
صنعتی شدن جریان تولید کالاهی مصرفی وسرمایه ای ونیز ایجاد سرمایه جهت پروژه های روبنای اقتصادی اجتماعی بمنظور تولید وتهیه کالا وخدمات برای مصرف کننده گان خصوصی وعمومی ضروری است . بدین ترتیب صنعتی شدن نقش بسیار مهمی در توسعه اقتصادی کشورهای در حال توسعه دارد .
همان طوریکه تجربه کشورهای توسعه یافته کنونی جهان نشان میدهد ،صنعتی شدن شرط لازم توسعه اقتصادی است . بطوریکه در روند توسعه اقتصادی باید سهم بخش صنعت در تولید نا خالص ملی افزایش وسهم زراعت در آن کاهش یابد . انتقال مرکز ثقل اقتصاد از بخش زراعت به بخش صنعت تنها از طریق اعمال سیاستهای صنعتی واختیار استراتیژیهای صنعتی ممکن است . دراین حالت به قول هیرشمن توسعه بحش صنعت به سود سایر بخشهای دیگر اقتصاد نیز هست ، چون بین بخشهای مختلف اقتصاد ارتباط تنگاتنگی وجود دارد . ورعایت آن بین بخش های از زراعت به صنعت واز صنعت به خدمات ضروری است . رشد بخش صنعت وبه دنبال کشیدن سایر بخشهای اقتصادی سبب افزایش انتقال ،تولید ودرآمد در کل اقتصاد خواهد شد .
درکشور های در حال توسعه پرجمعیت ودارای تولید زراعتی ،صنعتی شدن به دلیل تقسیم وخرد کردن زمین ،کم بودن حجم و محصولات زراعتی قابل فروش ،فقدان بازارهای به پیش ساخته داخلی ونیز استقاده از روشهای سنتی درتولید زراعتی ضروری است .کشورهای درحال توسعه برای توسعه سریع اقتصادی نباید منتظر تغیر در تولید زراعتی باشند . به عقیده هیرشمن رشد نامتعادل اقتصادی در مراحل اولیه توسعه اقتصادی به سود بخش صنعت خواهدشد وپس از آنکه تولید صنعتی به روال مطلوب درآمده بخش زراعترا مدرنیزه خواهد کرد . درحالیکه روزن اشتاین رودن،لویسً ونورکس اصلاحات ارضی را برای جدا کردن مازاد نیروی کار از بخش زراعت و انتقال آن بخش صنعت ضروری میداند .
بهترین روش آن است کشورهای در حال توسعه یا توسعه صنعتی شروع کنند وبا عرضه بیشتر کود کیمیاوی ماشین آلات زراعتی و دیگر عوامل تولید ، تولید زراعتی را تشویق نمایند .
از طرف دیگر توسعه صنعتی برای ایجاد مشاغل جدید برای بیکاران پنهان در بخش زراعت ضروری است . درکشورهای پر جمعیت در حال توسعه ، جمعیت کثیری از نیروی کار به صورت بیکاران پنهان هستند که تولیدی نهائی آنها در بخش زراعت ناچیز یا صفر است . میتوان مازاد نیروی کار را از بخش زراعت به بخش صنعت منتقل کرد ، بدون اینکه تغییری در ترکیبی تولید زراعت بوجود آید . از آن جایکه تولید نهائی نیروی کار در بخش زراعت کمتر از بخش صنعت است ، انتقال این نیروی کار از بخش زراعت به بخش صنعت خود به خود تولید کل را افزایش خواهد داد . بنابراین کشورهای پر جمعیت در حال توسعه هیچ چاره ای جز صنعتی کردن کشور ندارند .
واضیح است صنعتی شدن برای کشورهای در حال توسعه ضروری است ، زیرا نرخ بهره و صرفه جوی های اقتصادی آن بسیار زیادتر از بخش زراعت است دراین صرفه جویها نتیجه آموزش بهتر نیروی کار استفاده از تسهیلات زیربنائی ، روابط بیشتر از محکم ترین صنایع گونا گون ، اثری تقلید در تولید و مصرف و غیره است . جوامع روستائی بسته هستند ، در حال که جوامع صنعتی دینامیک و باز اند . از آنجا صنعتی کردن شهر نشینی را با خود به همرا میاورد . این امر بر تر از بخش زراعتی به شکل سنتی آن است .
علاوه بر این کشورهای در حال توسعه نیاز به صنعتی شدن دارند تا بتوانند با اثرات وخیم و صنعتی نوسانات قیمت مواد اولیه ، محصولات زراعتی ، صادراتی و نیز کسری در بیلانس تادیات خود مقابله کند . اغلب این کشورها کالا های زراعتی و مواد اولیه و طبیعی صادر و کالاهای مصرفی وسرمایه ای ساخته شده را وارد میکند . بدلیل نابرابر بودن ضرورت های اقتصادی و سیاسی طرفین معامله ، اعمال سیاست های حمایتی از طرف کشورهای پیشرفته و نیز گرانتر بودن قیمت محصولات ساخته شده صنعتی و نا برابر بودن رابطه مبادله ، در حالیکه قیمت مواد اولیه ثابت بوده یا کاهش یافته ، قیمت محصولات صنعتی روند صعودی داشته است. این پدیده سبب وخامت هر چه بیشتری در بیلانس تادیات کشورهای در حال توسعه شده است. این کشورها برای توسعه اقتصادی ،نیازمند آن هستند که از وابسته گی به صادرات مواد اولیه و محصولات زراعتی خلاصی یابند و این کار تنها از طریق صنعتی شدن امکان پذیر است. سیاست های مختلف برای نایل آمدن به این هدف وجود دارد ، مانند استفاده از مواد اولیه به مثابه پایه ای برای صنعتی شدن (صنایع تبدیل کننده مواد اولیه ) سیاست جانشینی واردات ،جانشین صادرات و ایجاد صنایع بنیادی .
یکی دیگری از خوبیهای صنعتی شدن در کشورهای در حال توسعه تقویت روانی و روحی مردم با این سیاست ها است . امروز صنعتی شدن به مثابه یک عامل غرور انگیز در میان کشورهای درحال توسعه قلم داد میشود ، چراکه به معنی استفاده بیشتر از تکنالوژی ، مهارت های جدید ،شهر های بزرگتر و وسایل رفاهی بیشتر است . افزون بر این درآمد در بخش صنعت یا سرعت بیشتری فزونی میگیرد که از طریق پس اندازها و سرمانه گذاری های بیشترتقاضا و عرضه کالاها و خدمات را افزایش میدهد . از طرف دیگرصنعتی شدن با شهر نشینی ، امکانات بیشتری اشتغال و درامد بیشتر همراه است. استندرد زندگی مردم ارتقا میبابد ،از میزان مرگ میر کاسته میشود ، استفاده ازوسایل بهداشت و اموزش و پروژه حمل و نقل نیز بیشتر میشود . هر چند که صنعتی شدن د رکشورهای پیشرفته امروزه نا برابری در تقسیم در امدها را کاهش داد . با صنعتی شدن در کشورهای در حال توسعه همراه با افزایش نابرابری در توزیع در امد بوده است .
ارزیابی انتقادی
آنچه که انتظار میرفت سیاست صنعتی کردن که توسط کشورهای در حال توسعه در اولین مرحله از روند صنعتی شدن اتخاذ شده نتواند منافع اجتماعی و اقتصادی زیادی را در بر داشته باشد . برخلافی انتظارسیاست صنعتی کردن نتوانست از نابرابری ها در توزیع در امد و ثروت ، بیکاری و نا برابری های منطقوی بکاهد . حتی سرعت توسعه اقتصادی در بخش های گوناگون و متفاوت بود . علاوه بر این ،صنعتی شدن مشکلات جدی زیادی مانند روکود فعالیت های اقتصادی در مناطق روستائی رشد قارچ وار طبقات فقیر در مناطق شهری ، نارسائی موسسات آموزشی در قبال نیازهای توسعه اقتصادی رفتار در تشکیلات وبروکراسی گسترده ، و نرخ رشد زیاد جمعیت و نیروی کار در پی داشته است.
چنانچه ملاحظه میشود ،اقتصاد دانان توسعه در مورد این مسئله که گویا توسعه اقتصادی باید از بخش صنعتی شروع شود یا اینکه به طور هماهنگ و همزمان در بخش های صنعت و زراعتی آغاز گردد ، با یک دیگر اختلاف نظر دارد ولی در کشورهای در حال توسعه موفقیتی برنامه ای صنعتی شدن در گرو رشد هماهنگ و همزمان بخش زراعت بوده است . مسلماً توجه بیشتر در بخش زراعت به کل نادیده انگاشته شود . رشد نا همگون بخش صنعت مسلماً توجه بیشتر به بخش صنعت در مراحل اولیه صنعت اقتصادی ضروری است. ولی این بدان معنی نیست که بخش زراعت به کل نادیده انگاشته شود. رشد یا همگین بخش صنعت در مراحل اولیه روند توسعه اقتصادی در صورت همراه شدند باشد همه جانبه بخش زراعت درمراحل بعدی ،موفقیت آمیز تر خواهد بود، بی تر دید در مراحلی آغازین روند صنعتی کردن کشور زراعت میتواند از طریق عرضه نیروی کار ، مواد غذائی ، مواد اولیه ، تمرکز سرمایه و تشکیل در آمد روند رشد صنعتی را تقویت کند .
بخش خدمات انواع مختلفی از فعالیت های اقتصادی را دربر میگیرد . این فعالیت ها شامل مشاغل حرفه ای از قبیل طبابت و وکالت میشود که نیاز به مهارتهای فردی بالاو سرمایه گرازی زیاد دارد، وفعا ت های که نیاز چندانی به آموزش وتخصص ندارد .مثل کاردر خانه ، این بخش فعالیتای رادر بر میگیرد که نیاز به سرمایه گزاری های بسیار زیاد دارد ، مانند ساختن مسکن برای زیست وشامل فعالیتهای میشود که نیاز چندانی به سرمایه گزاریهای پولی ندارد .خدمات نه تنها خدمات ارایِه شده از سوی بخش خصوصی از قبیل تجارت ، بانکداری وغیره را ش
اشتراکگذاری: