این یک مونوگراف تکمیل بوده که دارای پرپوزل هم میباشد شما میتوانید با پیام گذاشتن در وتسپ ما آن را دریافت کنید
وتسپ:۰۷۹۹۱۱۸۸۳۱
مونوگراف به صورت تضمینی بوده که نیاز به تغیرات نداشته قبلا دفاع و ارایه شده است
---------------------------------------------
شباهت بسیار مریخ به زمین علت اصلی کنجکاوی محققین در دست یابی به نتایج قطعی تر مبنی بر وجود حیات در این سیاره است. در اواسط قرن هفدهم مشاهده قطعات یخ از اولین شباهت های کشف شده موجود بین مریخ و زمین بود.در قرن هجدهم شخصی به نام ویلیام هارشل طی گزارشی به تغییر حجم یخ ها در اثر تغییرات جوی هر نیمکره این سیاره، در فصول تابستان و زمستان اشاره کرد. اواسط قرن هجدهم، ستاره شناسانان با اطمینان کامل در مورد شباهت های موجود بین زمین و مریخ – مانند طول روز که در مریخ تقریبا با زمین برابر بود – صحبت می کردند(امینی ،۱۳۹۳ ).
آنها همچنین می دانستند که تشابه زاویه محوری مریخ با زمین حکایت از گوناگونی فصل ها، درست مانند زمین – اما مدت زمانی دو برابر طولانی تر- دارد. این مشاهدات منجر به بالا رفتن ضریب اطمینان در مورد وجود آب و خشکی در این سیاره شد، در نتیجه امکان زیستن گونه ای از موجودات زنده به میزان قابل توجهی افزایش یافت(تقی زاده،1335).
در اواخر قرن نونزدهم به واسطه مشاهداتی که از طریق تلسکوپ انجام می شد، نظریات متعددی در مورد حیات در مریخ ارائه شد. در سال 1854، ویلیام وول از دانشگاه کمبریج رسما این فرضیه را مطرح نمود که در مریخ خشکی، دریا و به احتمال زیاد حیات وجود دارد.در سال 1895 یک ستاره شناس آمریکایی به نام پرسیوال لوول کتابی به نام “مریخ” را در مورد این سیاره و کانال های آب مشاهده شده در آن منتشر کرده و اظهار داشت که این کانال ها اشاره به وجود تمدنی بسیار کهن در مریخ دارد. این عقیده، نویسنده انگلیسی به نام اچ جی ولس را بر آن داشت.در سال 1965 تصاویر واضح تر و دقیق تری که توسط فضاپیمای مارینر چهار گرفته شد، مریخ را بدون هیچ رودخانه، دریا یا اثری از حیات نشان داد. بررسی هایی که در پروژه های وایکینگ به منظور عکسبرداری و تست وجود میکروب در مریخ انجام شد، نیز بی نتیجه ماند. سرانجام در سال 1990 طی پروژه ای به نام “پیمایش جهانی مریخ” ثابت شد که مریخ برخلاف زمین، دارای میدان مقناطیسی نبوده و بنابراین تشعشعات قادرند به سطح این سیاره دست یابند. به علاوه دانشمندان تاکید کردند عدم وجود میدان مقناطیسی باعث شده بادهای خورشیدی قسمت اعظم هوای مریخ را طی گذشت میلیاردها سال از بین ببرند(تقی زاده،1335).
در مرکز این سیاره هسته ای جامد با شعاع 1500 تا 2100 کیلومتر و متشکل از آهن، نیکل و گوگرد موجود است. لایه بعدی گوشته با 1240 تا 1880 کیلومتر و ساخته شده از پریدوتیت و متشکل از اکسیژن، آهن، منیزیم و به مقدار بیشتر دارای سیلیکون است. لایه سطحی مریخ، پوسته با ضخامت 10 تا 50 کیلومتر و متشکل از آهن، آلومینیم، کلسیم، منیزیم و پتاسیم می باشد. سنگ های آتشفشانی بازالت بیشترین سنگ ها (مانند زمین و ماه) و سنگ های آتشفشانی آندزیت (به مقدار کمتر)، تشکیل دهنده پوسته مریخ هستند(مفزی ، 1392 (
سیاره مریخ چهارمین سیاره در منظومه شمسی و با نصف قطر زمین است که به آن سیاره سرخ می گویند. سیاره مریخ (سیاره بهرام) دارای جرم 11٪ ی جرم زمین و حجم 15٪ی حجم زمین می باشد. در مقایسه اندازه این دوسیاره فرض بر این است که اگر زمین اندازه گردو باشد مریخ به اندازه یک کشمش خواهد بود. به دلیل جرم و چگالی بیشتری که نسبت به عطارد دارد نیروی گرانشی بیشتری دارد. در این سیاره وجود کوه، دره های عمیق، طوفان و آتشفشان، یخ های قطبی و فصل، آن را شبیه زمین کرده است. اندازه مساحت سطحی آن با مساحت خشکی های زمین برابر است. فاصله مریخ تا خورشید 228 میلیون کیلومتر یا 51 واحد نجومی است و نور خورشید در عرض 13 دقیقه به مریخ می رسد(مفزی ، 1392(
در سال 1877، جیووانی شیاپارلی ستاره شناس ایتالیایی خود را به عنوان اولین فردی معرفی کرد که توانسته است نقشه ای از این سیاره تصویر کند. طرح اولیه او مجموعه ای از کانال ها بود که او آن ها را Canali می نامید. در سال 1910، ستاره شناس آمریکایی به نام پرسیوال لوول مشاهداتی در مورد این سیاره انجام داد و کتابی در رابطه با این سیاره نوشت. لوول در کتاب خود به تشریح این سیاره پرداخته و از آن به عنوان یک سیاره در حال مرگ یاد کرده بود که تمدن هایی روی آن در روزگاران گذشته شبکه ای گسترده از کانال ها را برای توزیع آب از نواحی قطبی سیاره به نوارهای قابل کشت گیاهی در سواحل این کانال ها حفر کرده اند(تقی زاده،1335).
با این که کتاب لوول در آن زمان توانست تصورات عامه مردم را تحت تاثیر قرار دهد اما جامعه علمی در آن زمان به طور مختصر و مفید آن را نادیده گرفت. چون که مشاهدات او مورد تایید قرار نگرفته بود. با این وجود نوشته های لوول در مورد مریخ باعث تشویق و تهییج نسل های بعدی نویسنده های داستان های علمی- تخیلی شد. ادگار رایس بوروز که به علت داستان تارزان معروف است، چندین کتاب در مورد تمدن های تاریخی نوشت که از میان آن ها می توان پرنسس مریخ، خدایگان جنگ مریخ و خدایان مریخ را نام برد. اچ.جی.ولز نیز کتابی درباره مهاجمانی از مریخ به نام جنگ دنیاها به رشته تحریر در آورده است(خانلری ،1398).
هالیوود نیز در این زمان فعالیت کرد و تخیلات عموم مردم را با ساخت چندین فیلم مرتبط با مریخ، از قبیل سیاره سرخ خشمگین، مهاجمانی از مریخ و فیلم های مؤخرتر مأموریت به مریخ و مارشن، کاملاً با سیاره سرخ گره زده اند(امینی ،۱۳۹۳ ).
با این وجود در سال های دهه 1960 و 1970 میلادی، مأموریت های ماربنر، مارس و وایکینگ برای کاوش مریخ آغاز شد و تصاویری از مریخ به زمین مخابره کردند که این تصاویر با آنچه که لوول و جانشینان وی در دنیای داستان نویسی در کتاب های خود توصیف کرده بودند، تفاوت داشت. این تصاویر در طی پروازهای پیرامون مریخ و همچنین کاوشگر وایکینگ گرفته شده و نشان می داد که مریخ یک دنیای برهوت، خشک و عاری از حیات و همچنین به خاطر طوفان های شنی که در آن روی می دهد(روی بخشی از سیاره مریخ اثر می گذارد) دارای آب و هوایی بسیار متغیر است. این موضوع با داشتن هزاران تصویر مختلف به عنوان شواهد مستدل ثابت شد که مریخ یک بیابان بی آب و آکنده ار سنگ و گرداله ها است و در آن هیچ خبری از موجودات مریخی یا گیاهان نیست.
در دنیای امروز ما توانسته ایم نقشه این سیاره را با پیماینده های Mars Global Surveryor تهیه کنیم و کاوشگرهایی نیز به سطح آن بفرستیم تا از نمونه های گوناگون آن انتخاب کنند و از طرف دیگر مدارگردهایی برای مشاهده بهتر این سیاره از فضایی نزدیک راهی این سیاره کردیم. ناسا و آژانس فضایی اروپا با هم در زمینه ی ادامه ی کاوش های رباتیک و در صورت امکان، کاوش های مبتنی بر حضور انسان در این سیاره توافق کرده اند(تقی زاده،1335).
شعاع مریخ 3390 کیلومتر است و تقریبا نصف زمین است. به طور میانگین، مریخ از خورشید 228 میلیون کیلومتر و یا 1.5 AU فاصله دارد. AU یا همان واحد نجومی، به فاصلهی زمین تا خورشید گفته میشود. 13 دقیقه طول میکشد تا نور خورشید به مریخ برسد(خانلری ،1398).
مریخ هر 24.6 ساعت یک دور به دور خودش میچرخد. این مقدار به یک روز زمین که 23.9 ساعت است خیلی نزدیک است. یک سال در مریخ 669.6 روز مریخی طول میکشد. یا به عبارتی هر سال مریخ 687 روز زمین است(خانلری ،1398).
محور چرخش مریخ 25 درجه نسبت به صفحهی مدارش به دور خورشید انحراف دارد. مریخ از این جهت نیز بسیار شبیه به زمین است که انحراف مدارش 23.4 درجه است.
این انحراف باعث شده است که مریخ نیز مثل زمین فصلهای مختلفی داشته باشد اما چون فاصلهی مریخ از خورشید بیشتر از زمین است، مدت زمان هر فصل نیز طولانیتر است. تفاوت دیگر فصول زمین و مریخ در این است که فصول زمین همگی 3 ماه هستند اما بخاطر مدار بیضی شکل و تقریبا تخم مرغی مریخ، فصولش به مقدار یکسانی طول نمیکشند.
بهار در نیمکرهی شمالی مریخ (پاییز در نیمکرهی جنوبی) طولانیترین فصل مریخ است که 194 روز مریخی طول میکشد. پاییز در نیمکرهی شمالی (بهار در نیمکرهی جنوبی) کوتاهترین فصل سال است که 142 روز مریخی است. زمستان نیمکرهی شمالی/تابستان نیمکرهی جنوبی 154 روز و تابستان نیمکرهی شمالی/زمستان نیمکرهی جنوبی 178 روز مریخی است(خانلری ،1398).
سیارهی مریخ دو قمر دارد: دیموس و فوبوس البته ممکن است این دو قمر، سیارکهایی باشند که در جاذبهی مریخ گیر افتادهاند. آنها به شکل سیب زمینی هستند چون جرم آنها آنقدر کم است که نیروی گرانش نمیتواند آنها را کروی کند.این دو قمر اسمهایشان را از اسبهایی میگیرند که ارابهی خدای جنگ یونانیان باستان، آرِس، را میکشیدند(امینی ،۱۳۹۳ ).
فوبوس که قمر بزرگتر و نزدیکتر به مریخ است، حفرهها و شیارهای عمیقی روی سطحش دارد. این قمر به آرامی به سمت مریخ در حال حرکت است و در حدود 50 میلیون سال دیگر به این سیاره برخورد میکند یا از هم میپاشد.
دیموس حدودا نصف فوبوس است و 2.5 برابر دورتر از مریخ است. این قمر شکل عجیبی دارد و پوشیده از خاک سست است که اغلب دهانههای سطح آن را پر کردهاند و باعث شده است که نسبت به فوبوس صافتر به نظر برسد.
شکل( 1) قمرها و حلقهها |
مریخ حلقه ندارد. با این حال، در 50 میلیون سال آینده، زمانی که فوبوس به مریخ برخورد میکند یا از هم میپاشد، ممکن است یک حلقهی گرد
در قرن هجدهم شخصی به نام ویلیام هارشل طی گزارشی به تغییر حجم یخ ها در اثر تغییرات جوی هر نیمکره این سیاره، در فصول تابستان و زمستان اشاره کرد. اواسط قرن هجدهم، ستاره شناسانان با اطمینان کامل در مورد شباهت های موجود بین زمین و مریخ – مانند طول روز که در مریخ تقریبا با زمین برابر بود – صحبت می کردند.آنها همچنین می دانستند که تشابه زاویه محوری مریخ با زمین حکایت از گوناگونی فصل ها، درست مانند زمین – اما مدت زمانی دو برابر طولانی تر- دارد. این مشاهدات منجر به بالا رفتن ضریب اطمینان در مورد وجود آب و
اشتراکگذاری: