این یک مونوگراف تکمیل بوده که دارای پرپوزل هم میباشد شما میتوانید با پیام گذاشتن در وتسپ ما آن را دریافت کنید
وتسپ:۰۷۹۹۱۱۸۸۳۱
مونوگراف به صورت تضمینی بوده که نیاز به تغیرات ندارد و قبلا دفاع و ارایه شده است
---------------------------------------------
مقدمه
در پژوهش "مسئولیت کیفری اطفال در فقه اسلامی و قوانین جزایی افغانستان"، مسئلهی حقوقی و اخلاقی مربوط به مسئولیت کیفری کودکان مورد بررسی قرار میگیرد. با توجه به حساسیت و اهمیت این موضوع، شناخت دقیقتر از معیارها و موازین مسئولیت کیفری اطفال در نظامهای حقوقی اسلامی و قوانین افغانستان ضروری به نظر میرسد. این پژوهش به دنبال آن است تا معیارها و شرایطی که در فقه اسلامی برای تعیین مسئولیت کیفری اطفال وضع شدهاند را بررسی کرده و آنها را با مواد قانونی و دستورالعملهای کیفری افغانستان مقایسه کند. بررسی مسئولیت کیفری اطفال به دلیل تأثیرات حقوقی و اجتماعی قابل توجه آن، موضوعی مهم در جامعه است. کودکان به عنوان افرادی که از لحاظ عقلی و فکری در حال رشد هستند، باید در فرآیندهای قانونی و کیفری مورد حمایت بیشتری قرار گیرند. از سوی دیگر، تعیین مسئولیت کیفری اطفال به دلیل حفظ تعادل میان حفاظت از جامعه و حمایت از حقوق کودکان، از اهمیت بسزایی برخوردار است. در این راستا، تحلیل دیدگاههای فقه اسلامی و قوانین افغانستان میتواند به ارتقای درک عمومی و حقوقی از این مسئله کمک کند. این پژوهش با هدف بررسی معیارهای فقه اسلامی در خصوص سن و شرایط مسئولیت کیفری اطفال و مقایسه آن با قوانین جزایی افغانستان انجام میشود. همچنین، پژوهش تلاش میکند نقاط قوت و ضعف نظام حقوقی افغانستان در این حوزه را شناسایی کرده و پیشنهاداتی برای بهبود وضعیت حقوقی اطفال ارائه دهد.
مسؤلیت کیفری اطفال در فقه اسلامی و قوانین جزایی افغانستان موضوعی است که از منظر فقه اسلامی، به تبیین وضعیت حقوقی و شرعی اطفال تحت سن قانونی میپردازد. در اسلام، اطفال به دلایل رشد جسمانی و ذهنی و ناتوانی در درک عواقب افعال خود، از مسؤلیت کیفری معاف میباشند. این نگرش بر اساس مبانی شرعی و اصول فقهی اسلامی، به اطفال به عنوان افرادی که به تدریج توانایی درک و ادراک را پیدا میکنند، نگریسته و در پیگیری اعمال آنها، به نقد و ارزیابی افراط آفرینی در مسؤولیتپذیری ایشان میپردازد. از طرف دیگر، قوانین جزایی افغانستان دربار مسؤلیت کیفری اطفال، شامل دستورالعملها و ضوابطی است که برای محافظت از حقوق و تأمین امنیت اجتماعی تدوین شدهاند. این قوانین، با تأکید بر اهمیت حمایت از اطفال و ارتقای رفاه آنها، به ارزیابی و مجازات افعال کیفری اطفال پرداخته و تلاش میکنند تا با مصونیت حقوقی اطفال، جامعه را از نوجوانان در معرض خطر حفظ کنند.موضوع مسؤلیت کیفری اطفال در فقه اسلامی و قوانین جزایی افغانستان، نیازمند تبیین دقیق تأثیر اصول فقهی بر قوانین مدنی و جزایی است، بهطوریکه حقوق شرعی و مصونیت حقوق انسانی اطفال در پیشگیری از سوءاستفاده و تبعیض متوازن باشد.
مسؤلیت کیفری اطفال در فقه اسلامی و قوانین جزایی افغانستان چیست؟
وانین جزایی افغانستان در مورد مسؤلیت کیفری اطفال با اصول فقه اسلامی همخوانی دارند و به تدریجیترین نقش در حفظ حقوق و ایمنی اجتماعی اطفال دارند.
۴) اهمیت موضوع
موضوع مسؤلیت کیفری اطفال در فقه اسلامی و قوانین جزایی افغانستان از اهمیت بالایی برخوردار است به دلیل موارد زیر:
1. حفظ حقوق اطفال: این موضوع مرتبط با حفظ و حمایت از حقوق اساسی اطفال، که به عنوان یکی از گروههای آسیبپذیر جامعه، نیاز به حمایت و محافظت ویژه دارند.
2. مسؤلیت اجتماعی: قوانین و نظام قضایی مربوط به اطفال نقش مهمی در شکلدهی به مسؤولیت اجتماعی ایفا میکنند، به خصوص در پیشگیری از ارتکاب جرم و رفع ابزارهایی که میتواند باعث آسیب به اطفال شود.
3. تأمین امنیت اجتماعی: اقدامات قانونی برای پیگیری افعال جنایی اطفال، به تقویت امنیت اجتماعی و پیشگیری از بروز جرم و جنایت کمک میکنند.
4. تطبیق با مبانی فقهی: بررسی همخوانی قوانین جزایی با اصول و مبانی فقهی، میتواند در تقویت اعتماد عمومی به نظام قضایی و قانونی کشور اسلامی افغانستان مؤثر باشد.
5. تأثیر بر سیاستگذاری: نتایج تحقیق در این زمینه میتواند به سیاستگذاران و تصمیمگیران کمک کند تا قوانین و سیاستهای موثرتری برای حمایت از اطفال و پیشگیری از جرم ایجاد کنند.
۵) پیشینه تحقیق
پیشینه تحقیق در مورد مسئولیت کیفری اطفال در فقه اسلامی و قوانین جزایی افغانستان نشان میدهد که این موضوع در سالهای اخیر توجه بسیاری از پژوهشگران و حقوقدانان را به خود جلب کرده است. پژوهشهای گذشته به طور عمده به بررسی مبانی فقهی و حقوقی مسئولیت کیفری اطفال، تحلیل مقایسهای بین نظامهای حقوقی مختلف و بررسی چالشها و خلاءهای قانونی در این زمینه پرداختهاند. این مطالعات اغلب به دنبال یافتن راهکارهایی برای بهبود قوانین موجود و تطبیق بهتر آنها با اصول شرعی و نیازهای جامعه بودهاند.
یکی از پژوهشهای مهم در این زمینه توسط حمید حسنزاده (1398) انجام شده است. مقاله این شخص تحت موضوع بررسی تطبیقی مسئولیت کیفری اطفال در فقه اسلامی و قوانین جزایی کشور های اسلامی بوده که و نتایج نشان داده است که اختلافات زیادی در تعیین سن مسئولیت و شرایط ارتکاب جرم وجود دارد. این تحقیق بر لزوم هماهنگی میان نظامهای فقهی و حقوقی تأکید کرده و پیشنهاداتی برای اصلاحات قانونی ارائه داده است که میتواند به عنوان الگوی مناسبی برای قوانین افغانستان نیز مطرح شود.
در پژوهش دیگریم مهدی احمدیفر (1400) مقاله را تحت عنوان سن بلوغ و مسئولیت کیفری اطفال در مذاهب مختلف اسلامی پرداخته است. این مطالعه به تفصیل دیدگاههای فقهی را بررسی کرده و نشان داده که هر مذهب معیارهای خاص خود را برای سن بلوغ و مسئولیت کیفری دارد. این تحقیق با تحلیل تفاوتها و شباهتهای موجود، اهمیت یکسانسازی این معیارها در قوانین ملی را برجسته کرده و به نقش مهم آموزش و آگاهیبخشی به قضات و مجریان قانون اشاره کرده است.
همچنین، پژوهش صما رحیمی (1401) مقاله تحت موضوع چالشهای قانونی مسئولیت کیفری اطفال در قوانین جزایی افغانستان پرداخته است. نتایج این پژوهش نشان داده است که نبود تعریف دقیق و شفاف از سن مسئولیت کیفری در قوانین افغانستان باعث شده تا در بسیاری از موارد، اطفال به درستی مورد ارزیابی قرار نگیرند و عدالت به نحو مطلوب اجرا نشود. این پژوهش توصیه کرده که قوانین جزایی افغانستان باید با توجه به اصول فقهی و حقوق کودک بینالمللی بازنگری شوند تا حقوق اطفال به طور کامل رعایت شود.
مرور پیشینه تحقیق نشان میدهد که هرچند تحقیقات متعددی در زمینه مسئولیت کیفری اطفال در فقه اسلامی و قوانین جزایی افغانستان انجام شده، اما همچنان نیاز به پژوهشهای بیشتر برای هماهنگسازی این دو نظام حقوقی و ارائه راهکارهای عملی برای بهبود وضعیت حقوقی اطفال وجود دارد. این مطالعات بر اهمیت ایجاد تغییرات قانونی و تدوین دستورالعملهای مشخص برای برخورد با جرائم اطفال تأکید دارند.
۶) اهداف تحقیق
بررسی مسؤلیت کیفری اطفال در فقه اسلامی و قوانین جزایی افغانستان
بررسی اصول و مبانی فقهی برای معافیت اطفال از مسؤلیت کیفری
بررسی قوانین جزایی افغانستان مسؤلیت کیفری اطفال را تعریف و تدوین میکنند
این تحقیق به روش توصیفی و تحلیلی و با استفاده از کتابهای موجود در عرصه حقوق عمومی و منابعی نیز پایان نامهها و مقالات استفاده شده است.
این تحقیق دارای سه فصل میباشد که در فصل اول مفاهیم وکلیات را مورد بررسی قرار داده است ، در فصل دوم مسولیت جزای اطفال را در فقه اسلامی مورد بررسی قرار داده و در فصل دوم مسولیت جزای اطفال را در قانون افغانستان مورد بررسی قرار داده است.
موضوع مسئولیت کیفری اطفال در فقه اسلامی و قوانین جزایی افغانستان به دلیل اهمیت تأثیرات آن بر نظام قضایی و حقوق کودکان، از جایگاه ویژهای برخوردار است. این پژوهش با هدف بررسی تطبیقی مسئولیت کیفری اطفال در فقه اسلامی و قوانین جزایی افغانستان انجام شده است. پژوهش به بررسی اصول و مبانی فقهی مسئولیت کیفری اطفال، تعریف سن مسئولیت و تطبیق این اصول با قوانین جزایی افغانستان پرداخته و تلاش دارد تا نقاط قوت و ضعف هر یک از این دو سیستم حقوقی را آشکار سازد.این مطالعه نشان میدهد
اشتراکگذاری: