این یک مونوگراف تکمیل بوده شما میتوانید با پیام گذاشتن به وتسپ ما آن را دریافت کنید
وتسپ:۰۷۹۹۱۱۸۸۳۱
مونوگراف به صورت تضمینی بوده که نیاز به تغیرات ندارد و قبلا دفاع شده است
---------------------------------------------
مبحث اول- مفاهیم:
الف- کار:
از نظر لغوی، کار بهمعنای فعل و عمل و کردار انسان است. همچنان کار بهمعنی (شغل) نیز آمده است، بعضی آن را از معنی فعل محدودتر دانسته و گفتهاند: «کار عبارت از آن فعلی است که با مشقت باشد.»([1]).
اصطلاح، کار فعالیّتی است نسبتاً دایمی که بهتولید کالا یا خدمات میانجامد و به آن دستمزدی تعلق میگیرد. بهعقیدۀ بعضی از صاحبنظران، در تعریف کار بهنوع خاصی از کار توجّه نشده است؛ بلکه کار را در مفهوم عام سرچشمۀ انباشت ثروت و سرمایه و نهایتاً رشد و شگوفایی جوامع تلقی کردهاند. پولکس فن میگوید: «مردم سر چشمۀ ثروتهای منقول بوده و افزایش ثروت از کار و زحمت آنها ناشی میشود.»([2]).
از نظر برخی از اقتصاد دانان لیبرال از جمله کلسن، کار عبارت است از: «استفادۀ که انسان از نیروهای مادی و معنوی خود در راه تولید ثروت یا ایجاد خدمات میکند.» ([3]).
بر اساس این تعریف، فعالیّت و کار بهطور عمده از طریق هدفها و ارزش محصولی که تولید شده معین میگردد؛ بهعبارت دیگر کار زمینه را برای تولید و افزایش خدمات ایجاد میکند. بهطور کلی کار عبارت است از: «مجموعه عملیاتیکه انسان با استفاده از مغز، دستها، ابزار و ماشینها برای استفادهی عملی از ماده روی آن انجام میدهد و این اعمال نیز متقابلاً بر انسان اثر میگذارد و او را تغییر میدهد.»([4]).
بر اساسِ تعریفِ یادشده کار دارای سهخصوصیّت است که بنام(خصوصیات و امتیازات کار در عرف اقتصاد) یاد میشود که قرار ذیلاند:کار مبتنی بر فعالیّت فکری و بدنی است؛ از طریق کار، کالایی تولید میشود یا خدمتی عرضه میگردد؛ و در قبال انجام کار، دستمزدی پرداخت میگردد.
بهگونهای خلاصه میتوان گفت که کار یکی از عوامل مالکیّت میباشد، کار دستمزدی یا مغزی، فرق نمیکند کار صنعتگری یا کار یکنفر مخترع یا یک نفر نویسنده، همهاش محترم است. کار در تولید یک شیئ، یا در استخراج مادۀ خام از زمین، یا در توزیع یک ماده یا یک کالا بدیهی است کاری را میگوییم که عُقلایی و مورد رغبت مردم در زندگیشان باشد وگرنه نقش بر آبزدن هم کار است لیکن مالکیّت نمیآورد. همچُنین کاریکه در مسیر زیان جامعه باشد مالکیّت نمیآورد.([5]).
ب- حقوق:
مفهوم «حق» از مهمترين مسائل حوزۀ اخلاق، حقوق و سياست است. حقوق از حق گرفته شده است. «حق» در لغت در معاني گوناگوني بكار رفته است. حق در لغت بهمعنای راستی در وعده، درستی در سخن، یقین، ثابت و ضد باطل، به کار رفته است.([6]).
حقوق در اصطلاح مجموعه قواعدي است كه تنظيمكننده و حاكم بر روابط اشخاص در جامعه معين ميباشد. حقوق در اين مفهوم به حقوق ذاتي به لحاظ آنكه قطع نظر از افراد جامعه مطرح ميگردد، تعبير ميشود. حقوق ذاتی، مجموعه حقها، صلاحیتها، امتیازات و اقتداراتی است که از طرف حقوق آفاقی برای افراد بشر شناخته شده و مورد حمایت قرار می گیرد. با عنايت بهتوضيح فوق ميتوان گفت قاعده حقوقي آن چنان قاعدهاي است كه بر اعمال اشخاص از اين جهت كه در جامعه زندگي ميكنند حكومت مينمايد و اجراي آن از طرف قوه حاكمه تضمين ميشود. از جمله ويژگيهاي قاعدة حقوقي كليت و عموميت، الزامآوربودن و بالاخره تضمين دولت در مرحله اجراي آن ميباشد.[7]
ج- حقوق کار:
حقوق کار شاخهای از حقوق عمومی داخلی است که به مطالعة قواعد و مقررات حاکم بر روابط کار میپردازد. حقوق کار بر کلیه روابط حقوقی که از انجام کار برای دیگری ناشی میشود و در هر مورد که اجرای کار با تبعیت نسبت به کارفرما همراه باشد، حاکم است و به عبارتی حقوق کار به بررسی، تجزیه و تحلیل و ارزیابی مقررات حمایتی و آمرانهای میپردازد که ناظر بهروابط تبعیتی کار میباشد و هدف آن تأمین امنیت، عدالت و نظم اجتماعی است.([8]).
د- حقوق زنان:
حقوق زنان اصطلاحی است که اشاره به آزادی و حقوق زنان در تمامی سنین دارد. ممکن است این حقوق توسط قانون یا رسوم سنتی یا اخلاقی در یک جامعه به رسمیت شناختهشوند یا نشوند. دلیل گروهبندی خاص این حقوق تحت عنوان زنان و جداکردن آن از حقوق عامتری مثل حقوق بشر این است که بنا بر تئوری، این حقوق در بدو زادهشدن برای تمام بشر به رسمیت شناخته میشوند اما مدافعان حقوق زنان نشان میدهند که به دلایل تاریخی و فرهنگی زنان و دختران بیشتر از مردان از شمول این حقوق خارج میشوند.
مبحث حقوق زنان معمولاً شامل - و نه منحصر به - این موارد میشود: تمامیت بدنی و خودمختاری، حق رأی، حق کار، حق دستمزد برابر به خاطر کار برابر. حق مالکیت، حق تحصیل، حق شرکت در ارتش، حق مشارکت در قراردادهای قانونی و در نهایت حقوق سرپرستی، ازدواج و مذهبی.([9]).
[1]. راشد، عبدالباری، تحلیل و ارزیابی مسائل عمدة اقتصاد اسلامی، چاپ اول، تهران: سمت، 1391،( ص:36).
[2]. میک، رونالد، پژوهشى در نظریة ارزش کار، ترجمة م. سوداگر، تهران: پازند، ۱۳۵۸، ص۲۲.
[3] . توسلى، غلامعباس، جامعهشناسى کار و شغل، چاپ اول، تهران: سمت، ۱۳۷۵، ص۹.
[4] . همان اثر، ص۱۰.
[5] . شریف القریشی، باقر، کار و حقوق کار گر، ترجمه ادیب لاری، چاپ دوم، تهران: دارالکتب الاسلامیه، 1352، ص23.
[6] . ابن فارس، احمد، معجم المقاییس فیاللغة، تحقیق شهاب الدین ابوعمرو، بیروت، دارالفکر: 1415ق، ج2، صص15-17.
[7]. جعفری لنگرودی، محمّدجعفر، ترمینولوژی حقوق، چاپ پانزدهم، تهران: گنج دانش، 1384، ص276.
[8] . عراقی، سید عزت الله، حقوق کار، چاپ هفتم، تهران: سمت، 1386، ص15.
[9] . غروی، سید محمد جواد، مبانی حقوق در اسلام، چاپ دوم، تهران: نشر جهاد دانشگاهی، 1283، ص233.
امروز این واقعیت که نیمی از جمعیت جهان را مردان و نمی دیگر را زنان تشکیل میدهند، نمیتوان انکار کرد، تمام نظام های حقوق بشری حمایت از زنان را به عنوان یکی از اهداف اساسی خود مدنظر قرار داده و حمایت از اشتغال زنان دیگر تنها به حیطه سازمان ملل متحد یا سازمان جهانی کار معطوف نیست؛ بلکه سازمانها، نهادها و NGOهای متعددی در این راه گام برداشتهاند.
اشتراکگذاری: