این یک مونوگراف تکمیل بوده که دارای پرپوزل هم میباشد شما میتوانید با پیام گذاشتن در وتسپ ما آن را دریافت کنید
وتسپ:۰۷۹۹۱۱۸۸۳۱
مونوگراف به صورت تضمینی بوده که نیاز به تغیرات ندارد و قبلا دفاع و ارایه شده است
---------------------------------------------
فصل اول
۱-زندگی و شعر ابوطالب مظفری
۱ .زندگی نامه – ۱
سيد ابوطالب مظفری در سال ۱۳۴۴ خورشیدی در قريه چارباغ ولايت ارزگان که یکی از محرومترين نقاط
افغانستان است، دیده به جهان گشود. تحصيلات ابتدايی را در همين قريه به پایان برد، در کنار آن تحصي لات
حوزوی را هم در آنجا آغاز کرد. سال ۱۳۵۹ بالاجبار به کويته پاکستان آواره شد و سپس به ايران رفت. سال
۱۳٦۱ در حوزه علميه مشهد پذیرفته شد و ادامه تحصيل داد. او خود مینویسد:
"از زادگاهم "باغچار" ارزگان، جز كوههايی بلند و زمستانهايی بلندتر، چيزی در تبراق كودكیام نمیبينم. از
شش سال مكتب نيز الفی در جگر ندارم هر چند خيلی از همصفانم خون جگر بودند. شعر را مديون زمزمهها
)۸۹ : و آوازهای پدرم هستم و شاعری را وامدار سالهای هجرت و مقاومت". )احقي ، ۱۳۸۵
3
زمانی که طلبه بود، شاعری را با استعداد ذاتی و کشش درونی شروع کرد و بهگفتۀ خودش "دورانی که
شعر را آغاز کرد، دوره انقلاب و جنگ بود؛ دورانی که احساس و عاطفه در آن بيشتر حکومت میکرد." از
سوی دیگر، از محيط آماده ايران بهرهور شد. مظفری در این باره میگوید:
"ما در ايران محيطهايی داشتيم، از جمله حوزه هنری در مشهد محلی بود که شعرمان را میخوانديم و نقد
میشد و يا انجمن شاعران مهاجر در مشهد محيطی بود که من گهگاهی در آنجا میرفتم و بهنوعی با شعر و
شاعران آشنا شدم. میشود آنها را مؤثر دانست. ولی قبل از اينکه من وارد آنجاها شوم راههای طولانی را
خودم در وادی شعر رفته بوده بودم و اين بر میگردد به مطالعات شخصی و آموزشهايی که خودم طی
کرده بودم. فرد خاصی را نمیتوانم نام ببرم که از اين جهت بر من حقی داشته باشد. )موحد ،
)۳۴ : ۱۳۸۳
۲ . تحصیلات – ۱
سیدابوطالب در ۱۳۴۴ ش، شهر ارزگان خاص از ولایت ارزگان، مرکز افغانستان به دنیاآمد. در ۱۳۵۸ ش با
ورود سربازان شوروی سابق به افغانستان، با خانواده به پاکستان و سپس ایران کوچید و در سال
۱۳۶۱ ش در مشهد تحصیلات حوزوی و ادبی را شروع کرد. اینک مظفری مقیم مشهد است)صفا، ۱۳۸۹
)۴ :
با همه بدبختیها و دربهدریها، روح شرقی و طبیعت سالم و ساده ایلیاتی در زندگی موجود در شعر مظفری موج میزند و نجابت و اصالت از هر گوشهاش پیداست. خوی و خصلت و نقش مادر که در زندگی شرقی مهم است، بسیار عمیق و دردمندانه با مفاهیم بلند شعری۔ اجتماعی و زبان حماسه و تغزل به همآمیخته؛ هم ویژگیهای زیستمحیطی شاعر را در بردارد و هم محتوا دل انسان را تسخیرم میکند
اشتراکگذاری: